الموضوع: پاسخ های امام به یکی از اعضای القاعده به نام «الموحد» پیرامون اصول جهاد اسلامی

2

پاسخی از سویِ امامی که پروردگارِ بندگان را عبادت می‌کند، به «موحد»...

- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
16 - ربیع الأوّل - 1431 ه
01 - 03 - 2010 م
10- اسفند -1388ه.ش
10:34 بعد از ظهر

پاسخی از سویِ امامی که پروردگارِ بندگان را عبادت می‌کند، به «موحد».
بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر خاتم الأنبيّاء والمُرسلين وخاندان پاک و مطهرش و تمام پیروان حقّ تا یوم الدین والحمد لله ربّ العالمين.

آنچه که در زیر می آید از بیانات مهمان ما «الموحّد» اقتباس شده است:




از زعیمِ بدعتگر و فریب‌کار که مطالب را تغییر می‌دهد و طول و تفصیل داده و می‌پیچاند و اندیشه کرده و نقشه می‌ریزد، سؤالی می‌کنم: وای بر تو؛ خداوند از آنچه که ظالمان انجام می‌دهند غافل نیست. آیا به‌جز خداوند، معبودی دارید یا عزّت را، از غیر خداوند می‌جویید یا چیزی به‌جز آنچه که بر رسول‌الله سیّد و نبی هاشمی محمدبن‌عبدالله نازل شده از نزد خدا به شما رسیده و از ترس آن خود را مسلمان می‌خوانید؟
شما از خواسته خداوند بسیار دورید و آنچه را كه خداوند امر به صله آن نموده قطع می‌كنيد، شما می‌دانید چقدر آیات قرآن را بر اساس میلتان تفسیر کرده و چقدر احادیث نبوی را تغییر داده و چقدر سخنان و احکام و سنن را عوض کرده‌اید و تعصب و غرور شما را به گناه کشانده است و اگر به شما بگوییم تقوا کنید؛ چنین نمی‌کنید و خودتان نیز در امر خود شک دارید و به آنچه که دارید یقین ندارید. بگو عمل کنید، خداوند و مردم عملتان را می‌بینند.اگر چنین نیست، پس چرا این بیان را حذف کرده و چرا صاحب امر به آن پاسخ نمی‌دهد؟
او به من پاسخی نمی‌دهد، هربار که چیزی می‌نويسم سخنانی را مطرح می‌کند که از جانب خداوند دلیلی برایشان فرستاده نشده است و چیزی از رسول‌الله درباره آن به ما نرسیده و ما پیش از این، از نبی الله، محمدبن‌عبدالله، چیزی در این باره نشنیده‌ایم كه اين از علایم ظهور و قیامت است و این فتنه بزرگی است که او بدعت گذاشته و خداوند و رسولش دلیلی برای آن نیاورده‌اند. اینها تنها استنباطات او از جانب خودش است و آیات را بر اساس آنها تفسیر می‌کند و تصور می‌کند صاحب علم کتاب است. به رغم اینکه تفاسیر زیادی می‌آورد که با حق مطابقت دارند و به ظاهر حق‌اند؛ اما در واقع، مخالفِ حق‌اند إنا لله وإن إليه راجعون، وبالله التوفيق



پایان نقل قول
امام مهدی در پاسخ می‌گوید: آیا جز این است که ناصر محمد یمانی؛ مسلمانان، اهل کتاب و تمام مردم را به سوی کلامی که بین همه ما یکسان است، فرا می‌خواند، که جز الله کسی را به خدایی نخوانده و بدون شرک او را عبادت کرده و بپرستیم؟ آیا به همین دلیل، ناصر محمد یمانی را از ظالمانی خوانده‌ای که گمراهند؟! شما در پایگاه اینترنتی ما، نام «الموحد» را برای خود انتخاب کرده‌ای، پس چرا بر خلافِ نامت عمل کرده و ناصر محمد یمانی را ظالم می‌دانی؟
آیا ناصر محمد یمانی همگی را به سوی كلمه توحيد که در میان تمام عالمیان و مردم مشترک است و مطابق با دعوت حقی است که از جانب تمام رسولان آمده، فرا نمی‌خواند! تصدیق آن نیز فرموده خداوند تعالی است که:

{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ (25)} صدق الله العظيم [الأنبياء]
پس چرا حکم می‌کنی که ناصر محمد یمانی ظالم است؟ ای برادر گرامی! خداوند از تو درگذرد و مرا و تو را و تمام مؤمنین را مورد غفران قرار دهد.
فتوی هم داده‌ای که ناصر محمد یمانی قرآن را بر طبق خواسته و هوای خود تفسیر می‌کند. امام ناصر محمد یمانی در پاسخ شما می‌گوید: متهم تا زمانی که با دلیل روشن، اتهامش ثابت نشده باشد؛ بی‌گناه است. لذا مطلوب این است که با برهانی روشن، افترایی را که به امام ناصر محمد یمانی زده‌ای، ثابت کنی. همان امامی که قرآن را با بیاناتی که برگرفته از خود قرآن است روشن می‌نماید و تفسیر او بر اساس حدس و گمان نیست، چرا که گمان جای حق را نمی‌گیرد. پس «الموحد»! گوش کن که چه به شما می‌گویم: قسم به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست، اگر تمام علمای مسلمان و نصاری و یهود بر سر این میز گفتگو حاضر شوند تا با ناصر محمد یمانی بر سر قرآن بحث کنند؛ تنها نتیجه‌ی آن، چیرگی و برتری امام ناصر محمد یمانی برآنها خواهد بود و این پیروزی به اذن خداوند و با دانش قاطع او [امام] از آیات محکم قرآن عظیم رقم می‌خورد؛ خداوند رحمان بیان حق قرآن را با وحی تفهیمی به قلب من آموخته است. عِلمِ من، وسوسه شیطان رجیم نیست، من برای شما برهان‌ها را از خود همین قرآن می‌آورم . این دلایل از مغز من نیست، از نزد خود من نیست، بدون داشتن آگاهی از جانب خداوند رحمان هم نیست که اگر چنین باشد علمی بیهوده و حاصل وسوسه شیطانی است.
لذا من برای تو و تمام مسلمانان با صدق و به درستی در باره جهاد در راه خداوند و رب العالمین چنین حکم می‌دهم:
1- جهاد در راه خدا برای «دعوت مردم به‌سوی خداوند»، ما از جانب خداوند دستور نداریم تا مردم را مجبور کنیم ایمان بیاورند؛ وظیفه‌ی ما، دعوت از مردم و ابلاغ به آنان است و حسابِ [مردم] با خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ (40)} صدق الله العظيم [الرعد].
2- جهاد در راه خداوند برای «برقراری حدودی است که در آیات محکم کتاب» آمده است که در این حالت هیچ راهی نداشته و ملزم به انجام آن هستید، پس هرکس که حدود خداوند را زیر پا بگذارد، بر خود ستم نموده است و اجرایِ حدِّ خداوند در مورد مسلمان و کافر یکسان است؛ چرا که خواسته خداوند این است که از ظلم انسان بر انسان جلوگیری شده و به ظلم بنده به بنده خاتمه داده شود. خداوند درصورت عدم انجام اين نوع جهاد شما را ملامت نکرده و مورد سوال قرار نمی‌دهد، مگر اينكه در زمين به شما تمكين داده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (41)} صدق الله العظيم [الحج]
با کمال تأسف، ناآگاهی مسلمانان از اصول جهاد، باعث شده تا علاوه بر تحریفاتی که یهودیان به اسلام نسبت می‌دهند؛ خود مسلمانان نیز باعث شوند دینشان در نگاه جهانیان زشت جلوه کند و حسبي الله ونعم الوكيل .
ای «الموحد»! آیا انتظار داری، امام مهدی به کافرانی که به جنگ با دین ما برنخاسته‌اند، اعلان جنگ کند؟ پناه برخدا که از جاهلان باشیم. مگر می‌شود از تو پیروی کرده و از فرمان خداوند درآیه‌های محکم کتابش سرپیچی کنیم؟
{لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (8)} صدق الله العظيم [الممتحنة].
برادر گرامی «الموحد»! خدا تو را هدایت کرده و مورد غفران قرار دهد و امام مهدی و تمام مسلمانان را نیز مورد مغفرت خود قرار دهد. به درستی که جهاد در راه خداوند، همان‌گونه که در بالا به حق فتوا دادیم، به دو صورت است :
1- جهاد در راه خداوند به صورتِ دعوت به‌سوی پروردگار و بر اساس بصیرتی که خداوند در قرآن عظیم نهاده است. لذا ما با [بیان حقِ] قرآن عظیم، شب‌وروز با مردمان جهاد می‌کنیم. تصدیق فرموده خداوند:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا (52)} صدق الله العظيم [الفرقان].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (108)} صدق الله العظيم [يوسف].
لذا پذیرفتن هدایت با خود آنهاست. ما تنها آنچه را که خداوند نازل فرموده به آنان ابلاغ می‌کنیم، باشد که از خدا پروا نمایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ للنّاس مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}صدق الله العظيم [النحل:44]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی که :
{فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ (26) إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ (27) لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ (28)}صدق الله العظيم [التكوير]
و شایسته نیست که این جهاد با شمشیر صورت گیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (125) وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ (126) وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ (127) إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ (128)} صدق الله العظيم [النحل].
می‌دانید چرا خداوند به ما امر نفرموده که مردم را به زور شمشیر وادارکنیم ایمان بیاورند؟ چون پروردگار تا زمانی که مردم از ته قلب و خالصانه به خدا رو نکرده و نمازشان را تنها به خاطر او برپا نکنند، ایمانشان را نخواهد پذیرفت. ایمان و نماز آنها باید از ترس پروردگار عالمیان باشد نه کس دیگر. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (18)} صدق الله العظيم [التوبة].
ایمان و نماز آنها اگر از ترس مسلمانان باشد، مورد قبول خداوند قرار نمی‌گیرد، نه ایمان‌شان، نه نمازشان و نه زکات‌شان؛ چرا که در باطن کافرند و قضیه آنها مانند منافقین است و خداوند به علت اینکه به ظاهر ایمان آورده ولی باطناً کافرند، اعمالشان را نمی‌پذیرد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ أَنفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْ‌هًا لَّن يُتَقَبَّلَ مِنكُمْ إِنَّكُمْ كُنتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ (53) وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُ‌وا بِاللَّهِ وَبِرَ‌سُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِ‌هُونَ (54)}صدق الله العظيم [التوبة]
بنابراین، اجبارمردم برای ایمان آوردن به خداوند رحمان فایده‌ای ندارد، چرا که اگر ایمان و نمازشان از ترس مسلمانان باشد؛ مورد پذیرش خداوند قرار نمی‌گیرد. به همین جهت خداوند به مجاهدانِ راه خدا فرمان نمی‌دهد تا مردم را به اجبار مؤمن کنند، بلکه امرخداوند به ما این است که با حکمت و پندهای نیکو و روشن ساختن این نکته که این دین، رحمتی برای عالمیان است، آنها را قلباً، درباره حقانیتِ دینِ خداوند، قانع نماییم . فرمان خداوند این نیست که خون آنها را ریخته و آنها را مورد ظلم قرار بدهیم یا اموال آنها گرفته و آنها را بکشیم و زن و فرزندانشان را به اسارت بگیریم؛ مگر اینکه با دین ما بجنگند و ما را از دیارمان بیرون کنند. دراینجاست که خداوند فرمان جنگ و قتل آنها و هم چنین وعده نصرت بر آنها را به ما داده است . پس اموال و زنان و فرزندان آنها را به عنوان غنیمت بر ما حلال نموده است، چرا که به ما تعدی کرده و به جنگ دین ما آمده‌اند. در اینجاست که ما فرمان خداوند در آیات محکم کتابش را استجابت می‌کنیم. زمانی که خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (190)}صدق الله العظيم [البقرة]
این نوع از جهاد با کافران، حتی قبل از تمکین و قدرت گرفتنِ شما بر زمین است و در صورتی که آنها با شما وارد جنگ شده و بخواهند مانع شوند تا در راه دین تبلیغ کنید، بر شما واجب می‌گردد. اما بعد از تمکی و قدرت یافتن در زمین، خداوند به شما فرمان می‌دهد که حدود الهی را در جهان جاری سازید [مترجم: یعنی جهاد شما، در راه برقراری حدود خداوند خواهد بود] و اگر کسی فارغ از اینکه مسلمان باشد یا کافر، اقدام به قتل فردی بی‌گناهی کند؛ حد خداوند برای قاتل کافر یا مسلمان فرقی با هم ندارد. حدِّ خداوند برای مسلمان و کافر یکی است.
سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که اگر مسلمانی به ناحق کافری را به قتل برساند، آیا باید حدِّ خداوند را برای مسلمان اجرا نمود؟ جواب در آیات محکم کتاب آمده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأرض فكأنّما قَتَلَ النّاس جَمِيعًا}صدق الله العظيم [المائدة:32]
در این حالت، امام مهدی بر اساس حکم حق خداوند، حکم به «قتل مسلمان قاتل» خواهد داد؛ چرا که به‌ناحق، کافری را بدون این که به او تعدی کرده باشد و فقط به جرمِ کفر کشته است! در کتاب خداوند چنین عملی به مثابه کشتن تمام انسان‌ها اعم از مسلمان و کافر است. همچنین اگر کافری، مسلمانی را بکشد، حدّ حق خداوند را در نظر گرفته و حکم به کشتن او می‌دهیم تا عبرتی برای مفسدین فی الأرض باشد. در آیات محکم کتاب، حدِّ خداوند برای مفسدین فی الأرض، چه مسلمان باشند چه کافر، فرق ندارد. این هم از آن جهت است که مانع آن شویم انسان در حق انسانی که برادر اوست، ظلم نماید. انسان مختار است به خداوند رحمان ایمان بیاورد [یا نیاورد]، خداوند به ما دستور نمی‌دهد که مردم را تحت فشار قرار دهیم تا مؤمن شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (256)} صدق الله العظيم [البقرة].
ولی آیا این بدان معنی است که ماِ بعد ازتمکين بر زمین، اجازه می‌دهیم تا مفسدین فی الأرض به مردم تعدی کنند و هرکاری می‌خواهند انجام دهند؟ هیهات، هیهات، خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّ‌بَا قُرْ‌بَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ‌ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (27) لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَ‌بَّ الْعَالَمِينَ (28) إِنِّي أُرِ‌يدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ‌ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ (29) فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ (30) فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَ‌ابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْ‌ضِ لِيُرِ‌يَهُ كَيْفَ يُوَارِ‌ي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَىٰ أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَ‌ابِ فَأُوَارِ‌يَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ (31)مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ‌ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْ‌ضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُ‌سُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرً‌ا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْ‌ضِ لَمُسْرِ‌فُونَ (32) إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِ‌بُونَ اللَّهَ وَرَ‌سُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْ‌ضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْ‌جُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْ‌ضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَ‌ةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (33) إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُ‌وا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ (34) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (35)}صدق الله العظيم [المائدة]
ای مجاهدان! خداوند اجازه نمی‌دهد انسان بدون اینکه قتلی انجام داده باشد و تنها به دلیل کافر بودن به خدا به قتل برسد و کسی که مرتکب چنین عملی شود، مانند آن است که تمام مردم [کافر و مسلمان] را کشته باشد. از خدا بترسید و از خلیفه خداوند، امام مهدی، پیروی کنید. خداوند مرا عامل فساد در زمین و خونریزی به‌ناحق، قرار نداده است و به من، اساس و اصول جهاد در راه خداوند را آموخته است. اما شما بین جهاد در راه خداوند که عبارت است از« دعوت مردم به‌سوی او» و جهاد در راه خداوند «برای اجرای حدود او»، فرقی قائل نیستید و این دو را با هم درآمیخته‌اید. خداوند به هیچ کسی دستور نمی‌دهد مردم را مجبور نماید که به خداوند رحمان ایمان بیاورند، بلکه وظیفه شما ابلاغ [پیام] بوده و حساب با خداوند است. اما جهاد در راه خدا برای جلوگیری از فساد در زمین، با قوه قهریه است که بعد از تمکین و تسلط یافتن بر جهان، موظف به انجام آن هستید. خداوند به شما فرمان امر به معروف و نهی از منکر داده است تا مانع از این شوید، انسان در حق برادر انسانش ظلم کند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ (110)} صدق الله العظيم [آل عمران].
و همچنین این فرموده خداوند تعالی :
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (41)} صدق الله العظيم [الحج].
آیا خبر و دعوت مهدی منتظر حق، ناصر محمد یمانی را درک کردید؟
ای «الموحد»، از خدا بترس! تو می‌گویی غرور ما را به گناه کشانده است؛ بهتان آشکاری به ما میزنی! اما امام مهدی به شما می‌گوید: اگر توانسته باشی حتی در يک مورد بر ناصر محمد یمانی غلبه کنی و من به آن اعتراف نکرده باشم، تو درست گفته و غرور، مرا به گناه کشانده است؛ اما شما به‌ناحق، مرا متهم کرده و به من نسبت دروغ داده و بهتان بزرگی زده‌ای.
ای برادر گرامی،! این تو هستی که باید از خدا بترسی و در باره تمام بیانات و دعوت ناصر محمد یمانی اندیشه کنی تا متوجه شوی آیا دعوت ناصر محمد یمانی ب‌ سوی حق است و با بصیرتی که از جانب خداوندش آمده [قرآن]، راه راست را نشان می‌دهد یا خیر؟ و بعد از آنکه سخن ما و بیاناتِ مبین را شنیدی، درموردمان قضاوت کن. از خردمندانی باش که خداوند در کتاب استوارش درباره آنها می‌فرماید:
{قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي (14) فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (15) لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ (16) وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ فَبَشِّرْ عِبَادِ (17) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (18) أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ (19)} صدق الله العظيم [الزمر].
خداوند به ما فرمان نمی‌دهد، مردم را وادارکنیم خداوندشان را عبادت کنند، بلکه کار ما ابلاغ است و حساب با خداوند است. سخن خداوند تعالی را به یاد داشته باش:
{قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي (14) فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (15)} صدق الله العظيم [الزمر].
شما را چه شده که دعوت امام مهدی حق را که از جانب خداوند آمده است نمی‌فهمید؟ «الموحد»! علی‌رغم اینکه من با دلایل قاطع از آیه‌های محکم قرآن ، آن را برایتان به تفصیل بیان می‌کنم، مرا متهم می‌کنی که بیاناتم از روی حدس و گمان است و مرا کسی می‌خوانید که قرآن را براساس خواسته و هوای خود تفسیر می‌کند!! پناه برخدا از آن چه که به من نسبت دادی و پناه برخدا از این که چیزی را که نمی‌دانم به خداوند نسبت دهم و پناه بر خدا که از جاهلان باشم.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
اما در مورد دعوت به تحقق «رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان»، رضوان خدا بر تو هم جزئی از رضوان خداوند در نفسش است و خداوند تا زمانی که بنده‌اش مشمول رحمت او نشود، راضی نخواهد شد. اما شما بین رضوان خداوند بر تو و رضوان خداوند سبحان در نفسش جدایی می‌اندازی، می‌گویم: مگر معنی رضوان خداوند بر تو این نیست که خداوند در نفس خود از «الموحد» راضی است؟ تو را چه می‌شود که در مورد تحقق رضوان خداوند بر بندگانش با من مجادله می‌کنی؟ آیا از حقیقت اسم اعظم خداوند آگاه نیستی و نمی‌دانی خداوند حقیقتاً «رضوان از بندگان در نفس خود» را، اسم اعظم قرار داده است ؟ نعیمی بس بزرگتر از نعیم بهشت . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72)} صدق الله العظيم [التوبة].
ای برادر گرامی، آیا می‌دانی که حکمت آفریدن بنده، جز عبادت رضوان خداوندش نیست؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (56)} صدق الله العظيم [الذاريات].
دعوتگر به‌سوی راه راست، بر اساس بصیرتی که از جانب پروردگارش آمده است؛ یکتاپرستِ حقّ، الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اخرین به روز رسانی: 10-08-2022 05:59 PM