الموضوع: بیانات امام در باره احکام وضو نماز و موعد آن

1

بیانات امام در باره احکام وضو، نماز و موعد آن

بیانات امام در باره احکام وضو، نماز و موعد آن
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - ذی القعدة - 1430 ه
21 - 10 - 2009 م
29-مهر-1388ه.ش.
03:50 صبح

بیان نماز و تعداد رکعت‌های آن از آیات محکم قرآن عظیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.
و خداوند تعالی می‌فرماید:

{ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ (5) }صدق الله العظيم [العلق]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (1)}صدق الله العظيم [القلم]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ الرَّحْمَٰنُ (1) عَلَّمَ الْقُرْآنَ (2) خَلَقَ الْإِنسَانَ (3) عَلَّمَهُ الْبَيَانَ (4) }صدق الله العظيم [الرحمن]
مدیران پایگاه‌های جهانی گفت‌وگو بین مردم را مورد خطاب قرار داده و به آنها اعلام می‌کنم شما بعد از آنکه برایتان روشن گردید مهدی منتظر در «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» و بر سر میز گفت‌وگو جهانی؛ واقعا با آوردن دلایل قاطع ازآیات محکم قرآن؛ تمام علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی را شکست داده است حق ندارید؛ این بیانات حق قرآن را که از خود همین قرآنی است که از تحریف محفوظ نگاه داشته شده؛ پنهان کنید. این بیانات برای اطلاع رسانی به علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی است تا به دعوت گفت‌وگو با امام مهدی در احتکام به قرآن عظیم پاسخ دهند؛ ذکری که محفوظ از تحریف بوده واز جانب پروردگار برای تمام بشریت فرستاده است تا کسانی که بخواهند؛ به واسطه آن به راه راست هدایت شوند و فرموده خداوند تعالی را بخاطر داشته باشید که:
{ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (159) إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (160) }صدق الله العظيم [البقرة]
از انسانی که «الرحمن» بیان نوشته شده با قلم در رق منشور [صفحه گسترده] را به او آموخته است، از مهدی منتظر به تمام علمای مسلمین و تمام مسلمانان! السلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم اگر مهدی منتظر رو به علمای شما کرده و سؤال کند: به من بگویید آیا منتظرید خداوند مهدی منتظر را به عنوان نبیِّ جدیدی برانگیزد؟ جواب همگی شما یکی خواهد بود، همه یک زبان خواهید گفت: «خیر، به هیچ وجه؛ ای کسی که تصور می‌کنی مهدی منتظری. مهدی منتظر نبیِّ جدیدی از جانب خداوند نخواهد بود. سبحان الله که اگر چنین باشد با این فرموده خداوند تعالی در تناقض خواهد بود:
{ مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا (40)}صدق الله العظيم [الأحزاب]
ما منتظریم مهدی منتظری که یاری دهنده [ناصر] به محمد صلی الله علیه و آله سلم است بیاید».
حال اگر سؤال دیگری برایشان مطرح کرده و بگويم: منظورتان چیست که می‌گویید ما منتظر مهدی منتظری هستیم که یاور [ناصر] محمد است؟ آن‌گاه همگی یک جواب را خواهند داد:«منظورمان این است که خداوند مهدی منتظر را به عنوان یک نبیِّ جدید که کتاب جدیدی با خود بیاورد نمی‌فرستد، بلکه برانگیخته شدن او برای یاری دادن به محمد صلى الله عليه وآله وسلم [ناصر محمد] است و او نباید و شایسته نیست به‌جز با آنچه که با محمد صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده است با ما سخن گوید و دلیل بیاورد» . امام ناصر محمد در جوابتان می‌گوید: به خداوندی که خدا و معبودی جز او نیست قسم که خبر و نشانه [ وپرچم] من، در نام من نهاده شده است «ناصر محمد» و خداوند از زمانی که من به عنوان نوزاد در گهواره بودم، با تقدیر مقدر شده خود نام مرا «ناصر محمد» گذاشته است و تقدیر «هم‌پوشانی و همراهی» یعنی «تواطؤ» نام من با نام مُحمد - صلى الله عليه وآله وسلم – در نام پدرم «ناصر محمد» نهاده شده است. اقتضای هم‌پوشانی نام محمد در نام مهدی منتظر در همین است: یاری به محمد «ناصر محمد» تا اسم، خبر و نشانه امر باشد و برای همین خداوند مهدی منتظر را با کتابی جدید نمی‌فرستد، چون پیامبری بعد از خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، مبعوث نخواهد شد. بلکه خداوند مرا برای یاری به مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، بر می‌انگیزد و من از شما و تمام مردم دعوت می‌کنم تا به آنچه که با مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، آمده است چنگ زنید. من همه شما را به همان چیزی دعوت می‌کنم که جدّم مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، شما را به سوی آن دعوت می‌کرد؛ به سوی اینکه خداوندی جز خدای یگانه نیست و شریکی ندارد. من با همان چیزی که مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، با آن برای مردم حجت می‌آورد، برایتان حجت می‌آورم یعنی قرآن عظیم و شما را به پذیرفتن احکام و حکمیت آن در اختلافاتتان فرا می‌خوانم. حکم حق خداوند را از آیات محکم کتاب خداوند عزیز برایتان استنباط می‌کنم. کتابی که درعصر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و هم چنین بعد از وفات ایشان؛ باطل قادر به تحریف آن نشده است. خداوند آن را از تحریف محفوظ نگه داشته است تا در موارد اختلاف علمای دین مرجع حل اختلاف باشد و لذا من، شما را به سوی خداوند دعوت می‌کنم تا در موارد اختلاف بینتان حکمیت نماید و بر مهدی منتظر ناصر محمد چیزی جزاین نیست که در موارد اختلافتان؛ حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابش برایتان استنباط کند و شرط آن نیز بکارگیری قاعده کشف احادیث آلوده و تحریف شده سنت نبوی است؛ زیرا احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند آمده‌اند تا بیان بیشتر قرآن از زبان محمد صلی الله علیه و آله و سلم باشند. اما خداوند در آیات محکم کتابش برایتان فتوا داده که برای حفظ احادیث نبوی از تحریف و آلوده شدن، وعده‌ای به شما نمی‌دهد و برای همین هم خداوند امر نمود است تا از قاعده کتاب خداوند برای کشف احادیث آلوده و دروغ وارده به سنت نبوی استفاده کنید. خداوند درکتاب عزیز خود به شما یاد داده است که اگر دیدید حدیثی از سنت نبوی، مخالف آیات محکم کتاب خدا است؛ فتوا این است که این حدیثِ مخالف با آیات محکم کتاب از جانب خدا و رسولش نیست بلکه شیطان آن را از طریق مؤمنان منافق وارد سنت نبوی کرده است تا مردم را از پیروی از راه راست بازدارد. این منافقان از صحابه رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم بودند که در پیشگاه محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌گفتند: «شهادت می‌دهیم خدایی جز خداوند یکتا نیست و شهادت می‌دهیم محمد رسول خداست». در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دادند ولی کافر بودن خود را پنهان می‌کردند تا از راویان حدیث گردند و مردم را از راه خداوند باز دارند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ (1) اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (2) }صدق الله العظيم [المنافقون]
سپس خداوند به شما می‌آموزد که آنان چگونه مردم را از راه خداوند باز می‌دارند. خداوند در آیات محکم کتاب خود روشِ مکرآمیز آنها را برایتان روشن می‌نماید و از علت ایمان آوردن ظاهری آنها برایتان می‌گوید، تا بتوانند از راویان احادیث نبوی گردیده و مسلمانان را از راه سنت نبوی که خداوند وعده محفوظ ماندن آنها از تحریف را نداده است، از مسیر درست بازدارند. برای همین می‌گفتند از خداوند و رسولش اطاعت می‌کنیم و در مجالس که احادیث سنت نبوی در بیان قرآن داير می‌شد، شرکت می‌کردند تا از راویان حدیث به شمار آیند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83) }صدق الله العظيم [النساء]
در این آیات محکم، خداوند بیان حق را برایتان روشن می‌سازد:
{ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ } صدق الله العظيم [المنافقون:2]
و روش انحرافی آنها را به شما می‌آموزد:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ } صدق الله العظيم
خداوند در آیات محکم کتابش، رسول خود و مؤمنان را از مکر کسانی که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان می‌کنند؛ آگاه می‌نماید و می‌فرماید:
{ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ}
اما به نبی خود فرمان نمی‌دهد تا پرده از کارشان بردارد و آنان را طرد نماید، بلکه به نبی خود امر کرده و می‌فرماید:
{ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا } صدق الله العظيم.
خداوند سپس حکمت طرد نکردنشان را روشن می‌سازد. این به خاطر آن است که مشخص شود چه کسانی به کلام خداوند تمسک می‌جویند و چه کسانی از کلام خداوند قرآن عظیم محفوظ از تحریف روبرمی‌گردانند و آن را پشت سر انداخته و به دنبال سخن شیطان رجیم که با آیات محکم کتاب خداوند تفاوت بسیاری دارد؛ می‌روند. این چنین، خداوند قاعده و ناموس کشف احادیث دروغ وارد شده به سنت نبوی را به شما می‌آموزد. خداوند شما را آگاه کرده است اگر درباره احادیث نبوی دچار اختلاف شدید، باید به محکمات قرآن تکیه و بر اساس آن حکم نمایید. اگر این حدیث سنت نبوی از جانب غیر خدا آمده باشد، بین آن و آیات محکم قرآن عظیم تفاوت زیادی خواهد یافت چرا که حق و باطل همیشه مخالف و ناقض یکدیگرند. برای همین خداوند قرآن را مرجع قرار داده است تا در موارد اختلاف در سنت نبوی بر اساس آن حکم کنید. خداوند تعالی فرموده است:
{ مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) }صدق الله العظيم [النساء]
اگر برای مؤمنان: {أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ} آمد، یعنی از جانب خداوند و رسولش است، هر کس از خداوند و رسولش اطاعت کند از عذاب خداوند در دنیا در امان بوده و در روز قیامت نیز امنیت دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (40) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ (41) لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ (42) }صدق الله العظيم [فصلت]
اما منظور از { أَوِ الْخَوْفِ } یعنی چیزی که از جانب غیر خداست و کسی که از اموری اطاعت نماید که مخالف فرمان خداوند و رسولش است از عذاب خداوند در امان نخواهد بود.
اما منظور از این فرموده { أَذَاعُوا بِهِ } علمای امت‌اند که راوی حدیث هستند، گروهی می‌گویند این حدیث به حق از خداوند و رسولش است و گروه دیگر آن را انکار می‌کنند و حدیثی مخالف آن را می‌آورند. در اینجا امر خداوند این است که اگر رسول خداوند هنوز بین آنهاست برای حکمیت به او رو کنند و بعد از وفات ایشان چنین اموری را به صاحبان امر ارجاع دهند؛ کسانی از آنان که پیشوای مسلمانان هستند و خداوند بیان قرآن عظیم را به آنان آموخته است. کسانی که خداوند فرمان داده است بعد از رسولش از آنان اطاعت شود تا آنها در موارد اختلافشان حکم خداوند را آورده و برایشان حکم را از کتاب خداوند استنباط کرده و روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی که :
{ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (10)}صدق الله العظيم [الشورى]
بر صاحبان امر [اولی الأمر] جز این نیست که باید در موارد اختلاف؛ حکم خداوند را برایتان از آیات محکم کتابش استنباط کرده و برایتان روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً }صدق الله العظيم [الأنعام:114]
حال این مهدی منتظر است که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند حاضر شده است، در دورانی که علمای مسلمین دچار اختلاف شده و به دسته‌های متعدد تقسیم گردیده و هر یک به داشته‌های خود دل‌خوش هستند. و أشهدُ أن لا إله إلا الله، و أشهدُ أن مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، و أشهدُ إني المهدي المُنتظر ناصر محمد؛ من از شما علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی دعوت می‌کنم تا در موارد اختلاف، تسلیم حکمیت کتاب خداوند گردید. خداوند قرآن عظیم را کتابِ حاکم و مرجع حل اختلافاتتان قرار داده است. هرچه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، خواه در سنت نبوی باشد خواه در تورات یا انجیل، بدانید هیچ یک از جانب خدا نیست بلکه از سوی شیطان رجیم است. برای همین هم هست که اگر به قرآن عظیم باور داشته باشید در می یابید، بین باطل و آیات محکم کتاب ، که نه در زمان نزول و نه بعد از آن باطل به آن راه نیافته است؛ اختلاف زیادی وجود دارد. ای مسلمانان و نصاری [مسیحی] و یهودیان! خداوند قرآن را مرجع حل اختلافات شما قرار داده است. مهدی منتظر نوآور نیست، بلکه خداوند او را پیرو دعوت مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرار داده است تا از شما مسلمانان امی؛ نصاری [مسیحی] و یهودیان دعوت نماید در موارد اختلاف حکمیت کتاب خدا را بپذیرید و چنین است که نبیّ خداوند موسی و عیسی و تمام انبیا، مردم را به سوی اسلام دعوت کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآَيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (19)}صدق الله العظيم [آل عمران]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ (83) قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (84) وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (85) } صدق الله العظيم [آل عمران]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (48)}صدق الله العظيم [المائدة]
و برهان آن، دعوت نبیّ‌ الله موسی از فرعون و بنی اسراییل است. او آنها را به سوی اسلام فرا می‌خواند و اولين کسانی از بنی اسراییل که از نبی الله موسی پیروی کردند، مسلمان نامیده شدند؛ چرا که نبیّ الله موسی مردم را به سوی اسلام دعوت می‌کرد و برای همین هم فرعون در زمانی که در آستانه غرق شدن بود گفت:
{ حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ }صدق الله العظيم [يونس:90]
و چنین است که خداوند رسول خود موسى صلى الله عليه وآله وسلم را برمی‌انگیزد تا آل فرعون و بنی اسراییل را به دین حنیف اسلام فراخواند؛ و به همین ترتیب رسولان خود داوود و سلیمان را نیز برانگیخت تا مردمان را به اسلام دعوت نمایند، برای همین هم در نامه نبیّ خداوند سلیمان به ملکه سبا و مردمش از این سخن به میان می‌آید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (30) أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ (31)}صدق الله العظيم [النمل]
و هم چنین خداوند بنده و رسول خود مسيح عيسى‌بن‌مريم - صلى الله عليه وعلى أمه وآل عمران المكرمين وسلم تسليماً كثيراً– را برمی‌انگیزد تا بنی‌اسراییل را به اسلام دعوت کند و برای همین پیروان نبیّ الله عیسی، مسلمان خوانده می‌شوند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (50) إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ (51) فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (52) رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ (53) } صدق الله العظيم [آل عمران]
به خاطر آنکه من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب پروردگارتان آمده‌ام، آنچه که در دست دارم را [تورات و انجیل و قرآن] تصدیق کرده و دعوت من از شما همان دعوت نبیّ الله موسی و داوود و سلیمان و مسیح عیسی‌بن‌مریم و محمد رسول‌الله -صلى الله عليهم أجمعين وسلم تسليماً كثيراً– است و همه‌ی شما را به دین حنیف اسلام فرا می‌خوانم و هرکس دینی جز اسلام اختیار نماید؛ از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیان‌کاران خواهد بود. من شما را به سوی سخنی دعوت می‌کنم که بین ما و شما یکسان است : «لا اله الا الله وحده لا شریک له» و ما به‌جز او کسی را عبادت نمی‌کنیم. ما به‌جای خداوند، موسی و عزیر و مسیح عیسی‌بن‌مریم و محمد صلى الله عليهم وأوليائهم وسلم تسليماً كثيراً را نمی‌خوانیم؛ و به شما همان چیزی را می‌گوییم که خداوند در آیات محکم قرآنش به ما فرمان داده است که بگوییم:
{ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (64)}صدق الله العظيم [آل عمران]
ای مسلمانان امی که پیرو مُحمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم هستید! ای شیعیان و ای اهل سنت! چقدر خداوند به شما هشدار داده است تا از پیروی از احادیث و روایاتی که به دروغ به نبیّ او نسبت داده شده‌اند، دوری کنید. روایاتی که از جانب طاغوت و از زبان اولیای منافقش که در بین صحابه رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم نفوذ کرده بودند، نقل شده است. آنها تظاهر می‌کردند ایمان دارند تا آنها را از صحابه بدانید. اما آنها نه صحابه رسول‌الله، بلکه صحابه شیطان رجیم هستند که در بین صحابه حق رسول‌الله نفوذ کرده بودند و شما علمای شیعه و سنی از بسیاری از دروغ‌های آنها پیروی کرده‌اید! برای شما فتوا داده‌اند که این شمایید که خلیفه خدا را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند انتخاب می‌کنید اما هم شما و هم آنها سخن کذب بر زبان می‌آورید. فرشتگان مقرب «الرحمن» حق نداشتند خلیفه خداوند در زمین را برگزینند، پس چگونه شما علمای شیعه و سنی می‌توانید از چنین حقی برخوردار باشید؟! و اما شیعیان، او را بیش از هزار سال قبل انتخاب کرده‌اند و حکم را به یک پسر بچه داده‌اند و اما اهل سنت، بر مهدی منتظر حرام کرده‌اند که هنگام حاضر شدنش به آنها بگوید که او مهدی منتظر و خلیفه‌ای است که خداوند بر ایشان برگزیده ودانش بیشتری از علم کتاب را به او عطا نموده تا در اختلافاتشان؛ داور و حکم‌کننده بین آنان باشد و آنها را به حکمیت کتاب خداوند، ذکری که محفوظ از تحریف است، فرا بخواند.
جواب شیعیان و اهالی سنتی که خداوند آنها را در میز گفت‌وگو جهانی از شأن من آگاه کرده جز این نیست که می‌گویند: «به راستی که دروغگوی بی شرمی هستی. تو مهدی منتظر نیستی، بلکه این ما هستیم که از بین مردم، مهدی منتظر را انتخاب کرده و درحالی‌که خوار شده و راهی ندارد؛ او را وادار به بیعت می‌کنیم». پس مهدی منتظر حق پروردگارشان در جواب می‌گوید: به خداوند عظیم و رحمن که بر عرش چیره است، شما در دورانی هستید که در کتاب مسطور خداوند مقدر شده است که عصر گفت‌وگوی با مهدی منتظر قبل از ظهور و قبل ازعبور کوکب سقر باشد. بگو اگر راست می‌گویید برهانتان کدام است [اشاره به آیه کریمه سوره البقرة: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (111)].اگر راست می‌گویید؛ مهدی منتظر حق پروردگارتان را انتخاب کنید به شرط آنکه علم ظاهر و باطن کتاب را به او بدهید تا بتواند در موارد اختلاف بینتان حکم کند و اگر با قرآن با شما مجادله کند همه شما را شکست بدهد. اگر راست می‌گویید [چنین فردی را خود انتخاب کنید!]. و اگر نتوانید که نمی‌توانید، بدانید من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم. نه جبریل مرا انتخاب کرده است و نه میکاییل و نه شیعیان و نه اهل سنت؛ بلکه خداوند مرا به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده است. هم او که آدم را به خلافت برگزید و به راستی که ملک از آن خداوند است و آن را به هر کس که بخواهد عطا می‌نماید و شما شیعیان و سنیانی که با احادیث دروغ و روایات به شدت گمراه شده‌اید؛ تقسیم‌کننده رحمت خداوند نیستید. رواياتی که شما به آنها تمسک می‌جویید از جانب طاغوت است نه از جانب خداوند و کار شما مانند خانه‌ای است که عنکبوت انتخاب کرده است و سست‌ترین خانه، خانه عنکبوت است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ درحالی‌که خداوند به شما فرمان داده است به ریسمان محکم الهی [عروة الوثقى] که محفوظ از تحریف است، چنگ زنید و همانا که این ریسمان الهی قرآن عظیم است که به حق از جانب خداوند آمده و از شما دعوت شده است تا به حکمیت آن سرفرود آوريد؛ ولی شما از حق اکراه دارید. ای اهل سنت و شیعیان! چقدر شبیه یهودیان شده‌اید، آیا می‌خواهید به شما بگویم چه وقت‌هایی حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را خوش نمی‌دارید؟ این زمانی است که یک موضوع بر خلاف امیال شماست. اما اگر حق با خواست شما هم‌خواني داشته باشد به سرعت در مقابل آن سرفرود می‌آورید و در مجادله‌ها از آن استفاده می‌کنید؛ ولی اگر در موضوعی دیگر حق با امیال شما هم‌خواني نداشته نباشد؛ آن وقت روبرگردانده و می‌گویید: «تأویل آن را تنها خداوند می‌داند و برای ما آنچه که پیشینیان ما گفته‌اند کافی است» و منظور شیعیان «ائمه آل بیت» و منظور اهل سنت و جماعت «صحابه» رسول‌الله است. لذا امام مهدی منتظر در پاسختان می‌گوید: ولی زمانی که در موضوعی حق با شما باشد و آیه‌ای بیاید که برهانی برای آن باشد، به سرعت در برابر آن سر فرود آورده و نمی‌گویید تأویل آن را تنها خداوند می‌داند! اما اگر آیه‌ای محکم بیاید که ظاهر و باطن آن روشن، اما مخالف داشته‌های شما باشد؛ از آن روبرگردانده و می‌گویید: «جز خداوند کسی از تأویل آن آگاه نیست»!!
پس با حق در برابرتان حجت می‌آورم و می‌گویم ای اهالی سنت و شیعیان! آیا این خصلت گروهی از صحابه یهود نیست؟ چرا شما از این ویژگی آنها پیروی می‌کنید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (46) وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ (47) وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ (48) وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ (49) أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ بَلْ أُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (50) إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (51) }صدق الله العظيم [النور]
ای شیعیان، ای اهل سنت و ای پیروان سایر مذاهب اسلامی! آیا شما مسلمان هستید یا از یهودیانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرمی‌گردانند؟ چقدر از شما سؤال کردم چرا به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند پاسخ مثبت نمی‌دهید و جوابی از شما نداشتیم! سپس برایتان به حق حجت می‌آوریم که مهدی منتظر حقی که از جانب پروردگارتان آمده است، از تابعین و پیروان [رسول‌الله] است نه نوآور؛ آیا محمد رسول‌الله اهل کتاب را که با یک دیگر اختلاف داشتند به پذیرش احکام کتاب خداوند قرآن عظیم فرا نمی‌خواند؟ آیا ناصرمحمد یمانی برخلاف آنچه که تصور می‌کند که خداوند او را برای یاری [ناصر] محمد رسول‌الله صلی الله علیه و اله و سلم برانگیخته است، نوآور است و از رسول‌الله پیروی نمی‌کند؟ اما من از راست گویانم. من از صادقانی هستم که از محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی می‌کنم و چیز جدیدی نیاورده‌ام. من ازآیات محکم قرآن عظیم برایتان دلیل می‌آورم . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}صدق الله العظيم [البقرة:111]
اگر اهل اندیشه‌اید، پس بدانید برای هر ادعایی برهانی لازم است. پس سؤال دیگری برایتان دارم و می‌خواهم از احادیث حق سنت نبوی به آن جواب دهید؛ آیا مُحمد رسول‌الله همان گونه که خداوند به او خبر داده بود، شما را از این امر باخبر نکرده است که شما نیز مانند اهل کتاب دچار اختلاف می‌شوید؟ جوابتان معلوم است و خواهید گفت:
[قال مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - الذي لا ينطق عن الهوى: افترقت اليهود على إحدى و سبعين فرقة افترقت النصارى على اثنتى وسبعين فرقة وستفترق أمتي على ثلاث و سبعين فرقة، كلهم في النار إلا واحدة]
صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
[مُحمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است و او از روی هوی سخن نمی‌گوید: یهود به هفتاد و یک گروه تقسیم شدند و مسیحیان هفتاد و دو گروه شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد و همه آنها به‌جز یک گروه، در آتش خواهند بود]
پس به شما می‌گویم: آری تمام مسلمین پیرو تمام انبیا از اولین نبیّ تا آخرین آنها که نبیّ امیّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم است، گرفتار اختلاف شده‌اند. هر امتی از نبیّ خود پیروی کرده و به وسیله نبیّ خود به راه راست هدایت می‌شد. نبیّ درحالی آنها را ترک می‌کرد و از دنیا می‌رفت که امت در راه راست [صراط مستقیم] بودند. اما خداوند برای هر نبیّ، دشمنانی از شیاطین جن و انس مقرر می‌داشت که بعد از نبی با نوشته‌هایی که از جانب شیطان بزرگ و طاغوت بود؛ تزویر و دروغ، به خداوند و رسولانش نسبت داده می‌شد و به این ترتیب باعث گمراهی امت می‌شدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ (112) وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ (113) أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (114) وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (115) وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ (116) إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (117) }صدق الله العظيم [الأنعام]
مهدی منتظر سؤال دیگری مطرح می‌کند: درباره این چه فتوا می‌دهید: هرگاه بعد از بروز اختلاف و پراکندگی در میان امتِ یک نبیّ، خداوند نبیّ دیگری را برمی‌انگیخت؛ او مردم را به پذیرش حکمیت چه چیزی فرا می‌خواند؟ آیا آنها را به حکمیت طاغوت فرا می‌خواند یا از آنان دعوت می‌کرد تا به احکام خداوند یکتا سر فرود آورند؟ نبیّ برانگیخته از جانب خداوند، وظیفه‌ای جز این نداشت که حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابی که خداوند با او نازل کرده بود؛ برای مردم استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (213) }صدق الله العظيم [البقرة]
این اختلاف بین پیروان رسولان ادامه داشت تا نوبت به اهل کتاب رسید؛ پیامبران اهل کتاب امت‌هایشان را درحالی‌که در راه راست بودند ترک نمودند. سپس شیاطین جن و انس به طور مستمر، مکر خود را عملی می‌نمودند. طاغوت اکبر ابلیس، به شیاطین جن وحی می‌کرد و آنها به اولیایشان از شیاطین انس وحی می‌رساندند و مطالبی را به دروغ به خداوند و رسولش نسبت می‌دادند که بر ضد موضوعات حقی بود که از جانب خداوند و از زبان رسولانش بیان شده بود. سپس اهل کتاب از مسیر حق منحرف و دچار تفرقه گردیدند؛ تورات و انجیل را پشت سر انداختند و به دنبال مطالب دروغی افتادند که نه از نزد خداوند، بلکه از جانب طاغوت و شیطان رجیم آمده بود. به این ترتیب شیاطین، مسلمانانِ اهل کتاب را از راه راست [صراط مستقیم] منحرف کردند تا زمانی رسید که خداوند خاتم الأنبياء والمُرسلين نبیّ امیّ و امين نسبت به کتاب خداوند قرآن عظیم را برانگیخت که به مثابه دانشنامه و مرجع کتب انبیا و رسولان بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی
{ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ }صدق الله العظيم [الأنبياء:24]
سپس خداوند به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف، به قاعده ای عمل کند که خداوند برای صدور حکم مقرر داشته است. به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف، حکم حق را برایشان از آیات محکم کتاب استنباط نماید. پس مُحمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم، قاعده و ناموس خداوند را عملی نمود و از کسانی که دچار اختلاف بودند دعوت کرد تا به حکم کتاب خداوند گردن نهند؛ چرا که حکم بین آنها با خداوند است و انبیا، حکم حق خداوند را از محکمات کتابش استنباط می‌کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (213) }صدق الله العظيم [البقرة]
پس برایتان روشن شد که حکم دهنده خداوند است و بر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم خداوند را در موارد اختلاف از آیات محکم کتابش استنباط کنند، چون خداوند حاکم میان آنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا }صدق الله العظيم [الأنعام:114]
سپس محمد رسول‌الله قاعده‌ای که تمام انبیا رعایت می‌کردند را عملی نمود و مهدی منتظر نیز بر همین اساس در موارد اختلاف؛ مخالفان را به پذیرش حکم کتاب خداوند فرا می‌خواند و هر کس که از پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرگرداند؛ به آنچه که بر مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده، کافر گردیده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ (23) } صدق الله العظيم [آل عمران]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيماً (105)}صدق الله العظيم [النساء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ (15) يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (16) }صدق الله العظيم [المائدة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (48) وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ (49) }صدق الله العظيم [المائدة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (155) أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ (156) أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ (157) } صدق الله العظيم [الأنعام]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ (2) اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم. } صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (52)}صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ (170)}صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ (108)}صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ (17)}صدق الله العظيم [هود]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْماً عَرَبِيّاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ (37)}صدق الله العظيم [الرعد]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً (9) }صدق الله العظيم [الإسراء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ (92) وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93) }صدق الله العظيم [النمل]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ }صدق الله العظيم [الأنعام:19]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (200) لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ (201) فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ (202) }صدق الله العظيم [الشعراء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (40) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ (41) لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ (42) }صدق الله العظيم [فصلت]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ }
صدق الله العظيم [فصلت:44]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ (6) وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ (7) يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (8) وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ (9) مِّن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (10) هَٰذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ (11) }صدق الله العظيم [الجاثية]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى (134) }صدق الله العظيم [طه]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ (21) } صدق الله العظيم [لقمان]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ (170)}صدق الله العظيم [البقرة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا(136) }صدق الله العظيم [النساء]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ (157)}صدق الله العظيم [الأنعام]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (97)}صدق الله العظيم [التوبة]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنْ الْمُنْتَظِرِينَ (20) }صدق الله العظيم [يونس]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ (4)}صدق الله العظيم [الشعراء]
و خداوند تعالی می فرماید:
{ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ (10) يَغْشَى النَّاسَ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (11) رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (12) } صدق الله العظيم [الدخان]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ (15) يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ (16) }صدق الله العظيم [الدخان]
و خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ (58) }صدق الله العظيم [الروم]
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (2) كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (3) بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ (4) }صدق الله العظيم [فصلت]
ای علمای مسلمین! اگر به کتاب خداوند ایمان دارید؛ پس چرا از دعوت به پذیرش حکمیت آن روبرمی گردانید؟ اگر راست گفته و صادق هستید، چرا از دعوت به پذیرش حکمیت آن روگردانید ؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ }صدق الله العظيم [النور:36]
ای علمای مسلمان! من مهدی منتظر خداوند را شاهد می‌گیرم که خداوند بر نبیّ خود واجب کرد در شبانه‌روز پنجاه نماز به‌جای آورد و برای هر نماز دو رکعت مقرر فرمود. با توجه به پنجاه نماز دو رکعتی پس تعداد کل رکعت‌های نماز صد رکعت می‌شود که مساوی تعداد اسماء الحسنی یعنی صد اسم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ }صدق الله العظيم
از آنجا که خداوند صد نام دارد، به همین دلیل مقرر داشت تا در خانه‌های خداوند پنجاه نماز دو رکعتی برپا شود و تعداد رکعت‌های نماز برابر تعداد اسماء الحسنی خداوند گردد یعنی صد رکعت نماز واجب در شبانه‌روز؛ اما پروردگارم غفور و شکور است و به مسلمانان تخفیف داد و پنج نماز دو رکعتی برایشان مقرر نمود، سپس هر نماز را ده برابر می‌نماید تا برابر پنچاه نماز گردد و تعداد رکعت‌ها نیز مساوی تعداداسماء الحسنی خداوند یعنی صد شود و چنین است که خداوند سبحان صد نام دارد و شما 99 نام او را می‌دانید. خداوند مهدی منتظر عبد نعیم اعظم ناصر محمد یمانی را برانگیخته است تا حقیقت اسم الله اعظم را که در کتاب آمده است به انسان بیاموزد و ما پیش از این از آیات محکم کتاب به طور مفصل درباره آن توضیح داده و ثابت کردیم خداوند صد نام دارد و برای همین نمازهای واجب در شبانه‌روز پنجاه نماز مقرر گردیده و در هر نماز دو رکعت نهاده شده است تا تعداد رکعت‌های نماز برابر تعداد اسماء الحسنی خداوند باشد والحمدُ لله رب العالمين الرحمن الرحيم که به مسلمانان تخفیف داد و به جای پنجاه نماز دو رکعتی؛ پنج نماز دو رکعتی واجب را مقرر فرمود و سپس هر رکعت را ده برابر می‌نماید تا معادل اسماء الحسنی خداوند یعنی صد نام گردد. به خاطر آنکه نمازهای واجب پنج نماز هستند و ده برابر که بشوند معادل پنجاه نماز دو رکعتی در نامه میزان انسان ثبت خواهند شد یعنی صد رکعت .و من از راستگویانم و خداوند تعالی می‌فرماید:
{‏ وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ‏ (87) }‏صدق الله العظيم [الحجر]
منظور از «سبع المثانی» چیست؟ منظور سوره فاتحة الکتاب است که هفت آیه دارد و گواه آن نیز در این کلام خداست :
{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (1) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (2) الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (3) مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ (7) } صدق الله العظيم [الفاتحة]
اما مقصود خداوند از { مِّنَ الْمَثَانِي } این است که خداوند به شما امر نموده است تا این سوره را در هر نماز واجب دو بار قرائت نمایید و سپس فرمان داده است که اگر در جهاد در راه خداوند در سفر بوده و از این بیم داشتید که دراثنای نماز از جانب کافران مورد حمله واقع شوید آن را شکسته [قصر] به‌جا آورید. برای همین امر شده است که به‌جای دورکعت نماز، یک رکعت به‌جا آورید به‌جز امامی که در پیشاپیش شما نماز می‌گذارد. خداوند به او فرمان نداده است که نماز را شکسته [قصر] کند، بلکه امام باید نماز را کامل بجا آورد؛ شکسته بودن نماز برای کسانی است که پشت سر امام نماز به‌جا می‌آورند. خداوند آنها را به دو گروه تقسیم می‌کند تا گروه اول یک رکعت نماز پشت سر امام به‌جا آورند، سپس سلام داده و کنار بروند تا گروه دوم جای آنها را بگیرند و رکعت دوم را پشت سر امام به‌جا آورند. آنچه که از کتاب خداوند درباره نماز شکسته [قصر] دانسته‌ام این است که نماز از دو رکعت به یک رکعت تقلیل داده می‌شود مگر برای امام؛ که چیزی درباره شکسته [قصر] شدن نماز او در قرآن نمی‌یابم و برای همین است که خداوند مؤمنان را مورد خطاب قرار می‌دهد و به رسولش چنین خطابی نمی‌کند و دستور شکسته [قصر] کردن نماز را به ایشان نمی‌دهد.خداوند تعالی می‌فرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا (94)لَّا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا (95) دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (96) إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا (97) إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا (98) فَأُولَٰئِكَ عَسَى اللَّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا (99) وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (100) وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا (101) وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰ أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا (102) } صدق الله العظيم [النساء]
این آن چیزی است که در آیات محکم کتاب خدا درمورد نماز شکسته [قصر] پیدا می‌کنید. نماز از دو رکعت به یک رکعت تقلیل می‌یابد، مگر برای امام که خداوند در آیات محکم کتاب خود بر او به‌جا آوردن دو رکعت را واجب نموده است. جز این نیست که در نماز شکسته [قصر] خداوند به شما اجازه داده است تا نماز صبح را به‌ جای دو رکعت، یک رکعت به‌جای آورید؛ مگر امام جماعت که پیش از این درباره او فتوا دادیم. خداوند در آیات محکم کتاب خود به امام جماعت فرمان شکسته [قصر] کردن نماز را نداده است و او باید نماز صبح را دو رکعتی به‌جای آورد؛ اما جماعت نمازگزاران به دو دسته تقسیم می‌شوند، گروه اول با امام رکعت اول را به‌جا می‌آورند و گروه دوم، رکعت دوم را با امام می‌خوانند. اینکه در چه شرایطی می‌توان نماز را به صورت شکسته [قصر] به‌جا آورد به وضوح در آیات محکم کتاب خداوند آمده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُواْ مِنَ الصَّلوةِ إِنْ خِفْتُمْ أَن يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُواْ لَكُمْ عَدُوًّا مُّبِينًا (101)}صدق الله العظيم [النساء]
اما نماز مسافر که در آن ترس از فتنه کافران در حین ادای نماز وجود ندارد، با نماز شکسته [قصر] فرق دارد .خداوند به شما امر نموده تا در سفر نمازها را با هم به‌جا آورید اما نماز شکسته[قصر] نیست؛ یعنی نماز عصر را با نماز ظهر جمع کند و نماز مغرب را با نماز عشاء. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:114]
و اما منظور از دو طرف روز یا «طرفی النهار» نماز ظهر و عصر است که در موعد نماز ظهر باهم خوانده می‌شود؛ چون موعد و میقات نماز ظهر «أطراف النهار» است. ممکن است یکی از قرآنییون که با تفاسیر خود چیزی را که نمی‌دانند به خدا نسبت می‌دهند، حرف مرا قطع کرده و بگوید: «صبر کن ناصر محمد یمانی، شرح و بیان حق این فرموده خداوند تعالی: { وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ } صدق الله العظيم، این است که مقصود اول و آخر روز است» . مهدی منتظر که با بیان حق ذکر [قرآن] برای مردم حجت می‌آورد، در جواب می‌گوید: گوش کن! تو داری با مهدی منتظرمجادله می‌کنی، کسی که با بیان حق ذکر بر شما برتری دارد؛ منظور از «طرفی النهار» یعنی سمت بامداد روز [النهار الغدوة =پیش از ظهر] و سمت عصر روز [النهار العشیء=بعد از ظهر] و موعد نماز ظهر بین این دو وقت است، یعنی ما بین صبح روز و عصر روز. اما بیان حق برای موعدی که «طرفی النهار» نامیده می‌شود، موعد به‌جا آوردن نماز ظهر و عصر به صورت جمع با هم است. پیش از این به شما آموخته بودیم که منظور از «طرفی النهار» زمان نماز ظهر است ولی این مطلب حق را نمی‌توانستم به تفصیل بیان نمایم و همت گماردم تا نماز پنجگانه را ثابت نمایم اما بعد از اینکه خداوند جدم مُحمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را در رویا به من نشان داد و به من گفت:
{ وَقُلْ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ }صدق الله العظيم [الكهف:29]
پس از آیات محکم کتاب مستقیماً برایتان فتوا آورده و بیان حق این فرموده خداوند را می‌آوریم که :
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم
این یعنی به‌جا آوردن نماز ظهر و عصر باهم ؛ بیایید تا مقصود خداوند از { طَرَفَيِ النَّهَارِ } صدق الله العظيم را به شما یاد دهم.
و خداوند تعالی می فرماید:

{ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى (130)}صدق الله العظيم [طه]
اول اینکه منظور از «میقات تسبیح» که خداوند بر نبیّ خود فرض نموده است چیست؟ جواب این است که منظور تسبیح در نماز است و به راستی که نماز تسبیح خداوند است و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا }صدق الله العظيم [النور:36]
و می‌دانیم مقصود از تسبیح در زمان مشخص و معلوم؛ به‌جا آوردن نماز است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى(130) }صدق الله العظيم [طه]
و اما بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ}
در اینجا مقصود موعد نماز صبح [الفجر] است و اما این فرموده:
{ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا}
به نماز عصر اشاره دارد و اما این فرموده:
{ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ}
و این ساعات اول شب و موعد نماز مغرب و عشاء اززمان شفق تا غسق [گسترده شدن شب] است و اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}
و این موعد نماز ظهر است که مابین دو طرف یعنی پیش از ظهر یا «نهار الغدو» و بعد از ظهر یا «نهار العشی» است. مقصود خداوند از «العشی» ابداً شب نیست، بلکه منظور از «العشی» از لحظه آغاز فرود آمدن خورشید، یعنی گذشتن آن از وسط آسمان و نیمه روز است که دقیقاً در زمان غروب خورشید تمام می‌شود. زمان بعد از ظهر «النهار العشی» آخرین فرصت برای به‌جا آوردن نماز عصر، زمان غروب خورشید و وارد شدن موعد نماز مغرب یعنی ظهور شفق بعد از غروب است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ (17) وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ (18) } صدق الله العظيم [الروم]
و بیان حق فرموده خداوند تعالی:
{ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ }
ساعات اول شب است که در ابتدای آن یعنی شفق تا غسق [گسترده شدن شب] موعد نماز مغرب و عشاء است و اما فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُصْبِحُونَ }
موعد نماز صبح است، یعنی زمانی که خط صبح نمایان شده و منادی ندای نماز صبح را سر می‌دهد و اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا }
مقصود خداوند از «العشی» نماز عصر است و اما این فرموده خداوند تعالی:
{ وَحِينَ تُظْهِرُونَ }
منظور نماز ظهر و ما بین دو طرف روز [پیش از ظهر و بعد از ظهر] است تا یاد بگیرید که منظور از میقات «العشی» از زمان آغاز فرود آمدن خورشید در نیمه روز از وسط آسمان تا لحظه غروب آفتاب است. به این فرموده خداوند تعالی توجه نمایید:
{ وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ (30) إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ (31) فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ (32) رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ (33) }صدق الله العظيم [ص]
پس از اینجا می‌فهمیم که مقصود از «عشی» از لحظه‌ای است که خورشید در نیمه روز و از وسط آسمان شروع به افول می‌کند تا زمانی که غروب فرا رسد. در زمان غروب آفتاب «نهار العشی» تمام می شود و موعد نماز عصر نیز تا پایان «نهار العشی» است. اما «نهار الغدو» طرفی از روز است که با فجر آغاز و در لحظه آغاز افول خورشید در وسط آسمان تمام می‌شود، این زمان آغاز «نهار العشی» است و تلاقی این دو موعد نماز ظهر است و خداوند به شما اجازه داده است تا در سفر نماز عصر را جلو انداخته و همراه نماز ظهر و در موعد نماز ظهر به‌جا آورید و نماز مغرب را با تأخیر و همراه با نماز عشاء در موعد نماز عشاء در ساعاتی از شب به‌جا آورید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:114]
این یعنی جمع کردن نماز ظهر با عصر و نماز مغرب با عشاء ؛ و منظور شکسته [قصر] خواندن نماز نیست. به راستی که نماز شکسته [قصر] زمانی مجاز است که در راه خدا سفر[جهادی] کنید و همان طور که برایتان بیان کردیم، ترس داشته باشید که دراثنای نماز از کافران به شما فتنه و آسیبی وارد شود. نام این نماز؛ نماز شکسته [قصر] است چون در نماز شکسته [قصر] اجازه دارید نماز صبح را به جای دو رکعت؛ یک رکعتی به‌جا آورید مگر امام. شرط نماز شکسته [قصر] در مورد تمام نمازهای ديگر نیز برقرار است. پس هرگاه از جانب کافران خطری شما را تهدیدی کند، خدا به شما اجازه داده است که آن نماز را چه نماز صبح باشد یا سایر نمازها بصورت شکسته [قصر] و یک رکعتی به‌جا آورید مگر امام. و به راستی که تنها نمازگزارانی که پشت سر امام هستند می‌توانند نماز را شکسته [قصر] به‌جا آورند و به محض اینکه ترس و خطر ناشی از فتنه در حین نماز جماعت رفع شود؛ نماز شکسته دیگر جایز نیست.
اما درباره نماز مسافر، خداوند به شما امر فرموده که در سفر نمازها را به صورت جمع باهم به‌جا آورید و خبری از شکسته بودن نماز نیست. منظور این است که همان گونه که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم در جریان حج، نماز عصر را جلو انداخته و همراه نماز ظهر و در موعد نماز ظهر به‌جا آوردند و نماز مغرب را با تأخیر و در موعد نماز عشاء همراه با آن به‌جا آوردند، شما نیز در سفر نمازهایتان را به صورت جمع به‌جا آورید و این گواه از جانب خداوند تعالی است:
{ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ }صدق الله العظيم [هود:114]
انصار پیشگام و برگزیده! مهدی منتظر به شما امر می‌کند قبل از اینکه امام مهدی در تفصیل نماز و رکعت‌های آن، علمای امت را با آیات محکم قرآن شکست دهد؛ التزام نداشته باشید تا طبق این بیان نماز بجه‌ا آورید . برای بیان دومین رکن اسلام یعنی رکن نماز هنوز دلایل زیادی نزد ماست؛ برشماست که این بیان عظیم درباره نماز و رکعت‌های آن را در بین مفتیان کشورهای اسلامی پخش کنید. آنان خود را ملزم بدانند برای دفاع از حدود دین و جلوگیری از گمراه شدن مسلمانان، به پایگاه آزاد و جهانی امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی آمده و بر سر میز گفت‌وگو با مهدی منتظر حضور یابند. یا ناصر محمد یمانی گمراه است و یا با بیان حق قرآن عظیم، همه علمای امت را شکست خواهد داد. ولی من خدا را به شهادت می‌گیرم و همین الان نتیجه را اعلام می‌کنم؛ بدون شک‌وتردید امام مهدی ناصر محمد یمانی با مستندات محکمی از قرآن عظیم که محفوظ از تحریف است، همگی علمای مسلمین و نصارا [مسیحی] و یهودی را شکست خواهد داد. حضور مفتیان کشورهای اسلامی بر سر میز گفت‌وگو، نعمتی از جانب خداوند است چون مکلف به مسافرت و یا رفتن به جایی نیستند؛ بلکه تنها کاری که باید بکنند این است که کامپیوتر خود را روشن نمایند و درحالی‌که در منزل خود هستند با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی محاوره و گفت‌وگو کنند.
ای انصار! اجازه ندارید از امر مهدی منتظر سر پیچی نمایید. فتوای خود را دوباره تکرار می کنم تا زمانی که نتیجه گفت‌وگو بین مهدی منتظر ناصر محمد یمانی و مفتیان کشورهای عربی و اسلامی را نبینید؛ شما را ملتزم به عمل بر اساس این بیان نمی‌کنم. چگونه ممکن است در نماز جماعت؛ شما دو رکعت نماز خوانده و بروید؟ مردم زبان‌های تيز خود را بر شما می‌گشايند و باعث فتنه آنها می‌شوید، بلکه باید بگویید:
{ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً للقوم الظالمين }صدق الله العظيم [يونس:85]
چون آنها زمانی که به شما آزار رسانده یا به شما ناسزا می‌گویند، غیبتتان را نیز کرده و خواهند گفت: «آیا نمی‌بینید این گروه منحرف موقع نماز خواندن با ما، نماز را دو رکعتی به‌جا می‌آورند» وغیبتتان را کرده و یا آزارتان می‌دهند. بنابر اين پس سرزنشی بر شما نیست که در بیوت خداوند همراه با مردم و هم چنان که آنها نماز می‌خوانند، نماز برپادارید تا زمانی برسد که علمای امت به حق بودن ما اعتراف کنند و یا خداوند تمکن فرمانروایی در زمین را به من عطا نماید و آنان شکست بخورند. آن‌گاه نماز را آن گونه که خداوند به من فرمان داده است، به‌جا خواهیم آورد. اما امام مهدی منتظر در دوران گفت‌وگو، هم‌چنان نماز را مانند اهل سنت و جماعت بجا می‌آورد. به هیچ وجه از شما نمی‌خواهم و نخواهم خواست که صف جماعت را ترک کنید. از شما نمی‌خواهم گروه جدیدی درست کنید، بلکه اگر وحدت امتتان را می‌خواهید، باید مردم را به وحدت و پرهیز از پراکندگی فرا خوانید و بدانید به اذن خداوند؛ هنوز نکات بسیار زیادی از آیات محکم قرآن عظیم پیرامون نمازهای واجب در اختیار ماست و تفاصیل بیشتری از این سخنان گرانبار و قول ثقیل به اذن خداوند نزد ماست . و وقتی وارد خانه‌های خداوند می‌شوید، قبل از به‌جا آوردن نمازِ واجب، دو رکعت نماز حق سنت را برپا دارید و تا زمانی که این دو رکعت را نخوانده‌اید ننشینید. موعد به‌جا آوردن این دو رکعت بین اذان و اقامه است و اگر دیر رسیدید و نماز واجب برپا شده بود؛ نماز واجب را به‌جا آورید و بعد از نماز واجب، دیگر نماز سنت خوانده نمی‌شود. نماز دو رکعت واجب و دو رکعت سنت است ولی شما نماز سنت و نماز واجب را با هم جمع کرده‌ و نماز واجب را چهار رکعتی کرده‌اید . به راستی که سنت این است که بعد از ورود به خانه‌های خداوند و قبل اینکه بنشینید، دو رکعت نماز برای خداوند بخوانید و موعد آن هم بین اذان و اقامه است.
ولی ما منتظر آمدن مفتیان کشورهای اسلامی هستیم تا با علم و منطق همگی بر سر حق به توافق برسیم، خداوند مهدی منتظر را برای ایجاد تفرقه و تشتت بیشتر بین امت نفرستاده است. هیهات که ما باعث پراکندگی اجتماعات نخواهیم شد، بلکه خداوند مرا برانگیخته است تا پراکندگی و تششت را به اجتماع بدل کرده و مستقیماً از کتاب خداوند نمازهای فرض شده بر مردم را برایشان به تفصیل بیان کنم؛ ما هنوز فقط مطالب كمی را [در باره نماز] گفته‌ايم و درباره نماز جز با مفتیان کشورهای اسلامی گفت‌وگو نخواهیم کرد ولو با یکی از مفتیان معروف یکی از کشورهای اسلامی عربی یا غیر عربی و برای همین به تمام انصار دستور می‌دهیم تا این بیان را برای تمام مفتیان کشورهای اسلامی عربی و غیر عربی بفرستند واز آنها دعوت نمایند در «پایگاه امام ناصر محمد یمانی» و بر سر میز گفت‌وگوی جهانی حاضر شوند و اگر نیایند، ما به حق درمقابلشان حجت آورده‌ایم و هرکس که از ذکر خداوند روبرگرداند؛ خداوند بین من و او به حق حکم خواهد کرد و پروردگار خیر الحاکمین است.
انصار پیشگام و برگزیده! برای سومین بار فرمان خود را تکرار می‌کنم: این بیان حق را اجرا نکنید مگر زمانی که خداوند حق را ثابت کرده و مهدی منتظر ناصر محمد یمانی به حق بر مفتیان کشورهای اسلامی غالب شود تا به حقی که از جانب پروردگارشان آمده؛ اعتراف کنند و یا خداوند خلیفه خود را یک شبه بر آنان و تمام مردم و درحالی‌که همگی زبون شده‌اند غالب سازد. و اگر در مقابل مهدی منتظر استکبار ورزند و هیچ یک حاضر به گفت‌وگو نشوند منتظر تنفیذ این بیان بمانید و تا آن زمان مانند مسلمانان نماز بگذارید و بدانید اگر نمازتان خالی از شرک باشد مورد پذیرش خداوند خواهد بود.
من مهدی منتظر به حق در پیشگاه خداوند، در دنیا و روزی که مردم در برابر پروردگار عالمیان قرار خواند گرفت، شهادت می دهم؛ پروردگار نماز کسانی را که بر روی تربت حسین سجده می‌کنند؛ نخواهد پذیرفت. خداوند به خاطر تربت جدّم امام حسین علیه الصلاة و السلام نماز آنها را نخواهد پذیرفت و من و جدّم حسین از عمل آنها بیزار و برئ هستیم تا اینکه عمل خود را به کلی از شرک پاک نمایند. این بدعتی است که نه در کتاب خداوند و نه در سنت رسول حق، او یادی از آن نشده است. جز این نیست که هر بدعتی در دین گمراه کننده بوده و به شرک می‌انجامد و کسی که به خداوند شرک بیاورد، گمراه شده و نابود می‌گردد و مانند این است که از آسمان سقوط کرده و پرندگان او را بربایند و یا تندباد او را به سحیق [جهنم] پرتاب ‌کند! وضع شمایی که سحرگاه به تسبیح خداوند می‌پردازید و با اینکارتان در موعدی غیر از موعد نماز واجب، برای مردم مزاحمت ایجاد کرده و آنها را به فتنه می‌اندازید نیزهمین طور است. خداوند تسبیح شما را نمی‌پذیرد چون استغفار در سحرگاهان رازی بین بنده و پروردگارش است که در زمانی که مردم در آرامش شب خوابیده‌اند، به صورت پنهانی انجام می‌شود. اما شما با بلندگو و با صداهای بسیار بلند آن را اعلام کرده و مردمانی را كه در خوابند، گرفتار فتنه می‌کنید؛ لذا خداوند نه تسبیح شما را می‌پذیرد و نه استغفارتان را چون باعث فتنه مردمان شده‌اید. به خصوص کسانی که در جوار مساجد منزل دارند. شما در ثلث آخر شب و با صدای بلندگوهایتان، در زمانی غیر از موعد نمازهای واجب، باعث آزارشان می‌شوید. وقتی خط سیاهی شب از خط سپیدی روز در زمان فجر جدا شود، موعد ندا دادن به مردم برای نماز صبح است در این زمان می‌توانید با بلندگوها و با بلندترین صداها ندای نماز فجر را سر دهید و این امر اشکالی ندارد. خداوند به شما اجازه نمی‌دهد برای تسبیح و استغفار در سحر [پیش از موعد نماز فجر] مردمی را که در خواب هستند، آزار دهید. آیا خداوند به شما دستور داده که این چنین سروصدا کنید؟ بگو اگر راست گفته و صادقید؛ برهانتان را بیاورید. به راستی که تنها در موعد نمازهای واجب باید ندای نماز را سر دهید که در این کار گناهی برشما نیست. اما خداوند اجازه نمی‌دهد در زمان‌هایی غیر از موعد نمازهای واجب بندگانش را اذیت کنید. ای بدعت‌گزاران! چه کسی شما را از دست خداوند نجات خواهد داد که نه تنها باعث رضایت او نمی‌شوید، بلکه فاصله خود را با خدا زیاد می‌کنید. ای کسانی که در سحر و قبل از موعد نماز فجر تسبیح خود را با صدای بلند اعلام می‌کنید، برای همین است که قلبتان خاشع نشده و از چشمتان اشکی سرازیر نمی‌شود.آیا فرموده خداوند تعالی را به یاد نمی‌آورید:
{ وَاذْكُرْ رَبَّكَ في نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنْ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلا تَكُنْ مِنْ الْغَافِلِينَ (205)}صدق الله العظيم [الأعراف]
اما شما از پشت بلندگوهایتان فریاد می‌زنید: «ای مردم ما در حال نماز و تسبیح خداوندیم». ای جماعت! شما با اینکارهایتان کسانی که درخوابند را از ذکر خدا مشمئز کرده و باعث فتنه‌شان می‌گردید. خداوند تسبیح شما را نپذیرد [صيغه دعا]؛ به سوی خداوند توبه کنید و فرموده خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید که:
{ وَاذْكُرْ رَبَّكَ في نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنْ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلا تَكُنْ مِنْ الْغَافِلِينَ (205) }صدق الله العظيم [الأعراف]
محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم این امر را برایتان روشن کرده است. ایشان فرموده اند:
[ خَيْرُ الذِّكْرِ الْخَفِيُّ]
[ بهترین ذکر؛ ذکر پنهانی است].

کسی که در خلوت بدون آنکه به مردم خبر دهد، از خدای خود یاد کند؛ چشم‌هایش از یاد و ذکر خداوند لبریز اشک می‌شود؛ اما کسی که صدای ذکرش به گوش مردمانی که خوابند برسد و باعث آزارشان شود؛، اخلاص در عملش وجود ندارد. خداوند به شما فرمان نداده که بندگانی که در آرامش ایجاد شده از جانب خداوند در خوابند، از خواب بیدار کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا }صدق الله العظيم [الأنعام:96]
این یعنی آزار مردمی که در آرامش شب به خواب رفته‌اند حرام است و خداوند به کسانی اجر عنایت می‌کند که در سکوت و آرامش شب و بدون آنکه مردم صدای او را بشنوند در خلوت، خدای خود را تسبیح می‌کنند. از پشت بلندگو که خداوند را تسبیح نمی‌کنند، بلندگو برای اعلان موعد نماز یا سخنرانی و موعظه مردم در زمانی غیر از سکوت و آرامش شب و وقت خواب مردمان است.آیا پروا نمی‌کنید؟!
ما درانتظار مفتیان سرزمین‌های اسلامی هستیم تا با تمام مفتیان کشورهای اسلامی گفت‌وگو صورت گرفته باشد. اما کسی که به ما پاسخ می‌دهد، باید مانند امام مهدی عكس و نام اصلی و واقعی خود را به نمایش بگذارد؛ ما با کسی که ترسو باشد و نام و عکس خود را نشان ندهد گفت‌وگو نخواهیم کرد. ما با ترسوها گفت‌وگو نمی‌کنیم چرا که افراد ترسو نه در میدان جنگ و نه در میز گفت‌وگو یاری‌دهنده خوبی نخواهند بود و اگرهمراه با شما برای جنگ خارج شوند، تنها باعث زیاد شدن اضطراب می‌شوند.
نظر به اهمیت این بیان [
بيان الصلوات والركعات من مُحكم القرآن العظيم] این شرط تنها برای گفت‌وگو درباره آن مقرر شده است.
انصار پیشگام و برگزیده! ما هنوز توضیحات وتفاصیل زیادی درباره این بیان در نزد خود داریم و شما اجازه ندارید با امر من مخالفت کنید و برای همین اجازه اجرای حکمی که درباره تعداد رکعت نمازها از آیات محکم قرآن گرفته شده است را ندارید چون ممکن است که علمای امت و مفتیان سرزمین‌های اسلامی با علمی هدایتگرتر از علم ناصر محمد یمانی و سخنی درست‌تر از گفته‌هایش بر او غلبه کنند و راهی درست‌تر را نشان دهند.اما هیهات که چنین نخواهد شد، چون چه کسی درست‌تر از خداوند سخن می‌گوید؟ به راستی که می خواهم به شما یاد دهم که سست عنصر نباشید و بدون آگاهی، ه رکس چیزی را عنوان کرد بدنبالش بیفتید! خیر اصلا چنین نیست.
بلکه خداوند به شما فرمان داده است تا هر دانش پژوهی از عقل خود استفاده کرده و کورکورانه پیرو چیزی نشود. خداوند تعالی می فرماید:
{ وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (36)}صدق الله العظيم [الإسراء]
و هم چنین برای این است که همه بدانند امام مهدی بیش از هر کسی به کتاب خداوند و سنت حق رسولش پایبند است و به ناحق در باره ما گمان بد نکنند. به راستی که ما آنان را به پذیرش حکمیت کتاب خداوند که از تحریف محفوظ است فرا می‌خوانیم و این فرمانی است که خداوند در ابتدای امر به تمام انبیاء و رسولانش داده است و برای این است که مهدی منتظر در ابتدای کار از تمام علمای امت دعوت می‌کند تا تنها به حکم کتاب خداوند رو کنند. ای علمای امت! آیا نمی‌دانید که امام مهدی قادر است همانند تفاصیل مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم، تنها از کتاب خدا تمام ارکان اسلام را برایتان توضیح دهد؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ }صدق الله العظيم [النحل:44]
اما با کمال تأسف من پنج سال است که درحال تفصیل معنای اخلاص در عقیده «لا إله إلا الله وحده لا شريك له» هستم و شما دعوت به اخلاص در عبادت خداوند و کافر شدن به شفاعت کنندگانی که دربرابر خدا برای خود درنظر گرفته‌اید را اجابت نکرده‌اید و اکثرتان روگردانده و دچار شرک شده‌اید. در اینجا ما وارد رکن دوم از ارکان اسلام شده و می‌خواهیم اقامه نماز را تنها از کتاب خداوند برایتان بیان کنیم؛ تعداد رکعت نمازها و حرکات آن و ذکرهایی که باید در طی حرکات بگویید را تنها از قرآن به تفصیل بیان خواهیم کرد و در جواب کسی که بگوید: «پس خداوند نمازی را که درگذشته و در طول زندگیمان خوانده‌ایم نمی پذیرد»؟ می‌گوییم: این طور نیست اگر به اساسی‌ترین شرطی که در آیات محکم کتاب آمده است پایبند بوده باشید، خداوند نمازتان را می پذیرد:
{ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (18) }صدق الله العظيم [الجن]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا (48) }صدق الله العظيم [النساء]
ولی با کمال تأسف خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ (106) }صدق الله العظيم [يوسف]
وإنا لله وإنا إليه لراجعون، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين.
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

صدق الله العظيم
اخرین به روز رسانی: 02-08-2022 08:46 AM