- 1 - الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ 22 - جمادى الأولى - 1427 ه 18 - 06 - 2006 م 28 -خرداد - 1385 ه.ش. 08:31 بعد از ظهر ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى ) خطاب جديد از قرآن مجيد :خداوند هدف مرا نجات بشریت قرار داده است؛ إن شاء الله . [ ناصر اليماني، مهم] بسم الله الرحمن الرحيم، من عبد الله الإمام الناصر لمحمدٍ رسول الله ومن والاه الى يوم الدّين ناصر محمد اليماني وإلى جميع علماء أمّة الإسلام عربهم وعجمهم، سلام الله عليكم ورحمةٌ منهُ وبركاته، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في كل زمانٍ ومكانٍ في الأوّلين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، وبعد. ای علمای امت اسلام؛ خبری به شما بدهم: آیات عذابی که در کتاب نازل شدهاند قابل پاک شدن و تبدیل است و همین طور تمام مصائبی که در کتاب شرح آنها آمده است. خداوند تعالی میفرماید: {مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (22)}صدق الله العظيم [الحديد]. همین طور قرآن به کافران وعده میدهد: {إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ}صدق الله العظيم [مريم:75]. و خداوند تعالی میفرماید: {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السّاعة بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ (55)}صدق الله العظيم [الحج]. ای جماعت علمای امت؛ خداوند اختلاف در موعد نزول عذاب بر مردم را حجت شما بر من قرار نداده است چرا که به علت دعای صالحان خداوند هر روزدر شأن و کاری است: {قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ ربّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ}صدق الله العظيم [الفرقان:77]. {مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ}صدق الله العظيم [النساء:147] بلکه خداوند نجات بشر را هدف من قرارداده است انشاءالله؛ ولی چگونه در حالی که هنوز کافران و مسلمانان امرمرا تصدیق نکردهاند آنان را دعوت کنم؟ برای همین با آیات عذاب در قرآن آنان را میترسانم: {فَذَكِّرْ بِالْقرآن مَن يَخَافُ وَعِيدِ (45)}صدق الله العظيم[ق] ای جماعت علمای امت؛ در رمضان سال 1426خورشید به ماه رسید-ادراک- و کسوف بعد از تولد هلال رخ داد؛ ولی بعد از نشانهی رسیدن خورشید به ماه،چه خواهد شد؟ حتماً شب از روز پیشی گرفته و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. به خداوند قسم؛خداوند علی العظیم که ملایکه را ازنور و جنیان را از آتش و انسان را از گل سفالگون آفرید ؛ خداوند دررمضان 1426 و در رؤیا به من نشان داد که بعد ازتقریبا بیست شب از رسیدن خورشید به ماه؛ در فجر شب قدر 27 رمضان خورشید از مغربش طلوع خواهد کرد. [ دیدم که انگار شب بیست و هفتم رمضان است و ما بعد از ادای نماز صبح از مسجد خارج میشدیم. از مسجد خارج شدم؛ به شرق نگاه کردم و هلال کوچک بود وبه اندازه یک میل بالای افق؛ ناگهان هلال به سمت مشرق بازگشت و در شرق غروب کرد؛گفتم ببینید چطور هلال در شرق غروب میکند؛ پس آن قدر به آن نگاه کردیم تا در شرق غروب کرد و از نظرها پنهان شد] رؤیا تمام شد. اما خداوند رؤیای من را برای شما برهان قرار نمیدهد؛ بلکه به من اختصاص دارد و برهان من در برابر شما علم قرآنی من است که با آن با مردم جهاد بزرگی میکنم؛ در مورد این رؤیا به نکته مهمی اشاره و تذکر میدهم من نمیدانم آیا این رؤیا در 27 رمضان سال آینده 1428 رخ خواهد داد یا در یکی از ماههای رمضان سالهای بعد؟ الله اعلم. من با موعد نزول عذاب برای شما حجت نمی آورم؛چون خداوند دعای برخی از دعا کنندگان را از روی رحمت خود مستجاب کرده و موعد عذاب را تغییر میدهد؛ برای همیننیازی به تعیین موعد عذاب نیست: {كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (29)}صدق الله العظيم [الرحمن]. ولی میخواهم تمام انسانها و جنیان و ملایکه را شاهد بگیرم که من تمام علمای مسلمین از عرب و غیر عرب و همهی فرقهها و گروهها و مذاهب را بدون استثناء با قرآن عظیم به چالش میکشم و عقاید باطلی را که خداوند برای آن در قرآن برهانی نازل نفرموده نابود و کرده و از بین میبرم و حق برای کسی که صاحب قلب باشد و گوش شنوا ؛روشن خواهد شد و او خود شاهد خواهد بود: {فَذَكِّرْ بِالْقرآن مَن يَخَافُ وَعِيدِ (45)}صدق الله العظيم [ق]. ای مسلمانان؛ شاهد باشید چگونه علمایتان سکوت اختیار کردهاند؛ اگر مرا گمراه میبینند؛ شایسته نیست ساکت بمانند و شاهد باشند که من مسلمانان را از راه راست گمراه کنم واگر مرا گمراه میبینند، برآنان واجب است از حدود دین دفاع کنند وبه کسانی که ( در امور دین ) نمی دانند، درمورد ناصر محمدیمانی فتوا دهند ؛ چون خبرندارند آیا آنان را به راه راست و به سوی هدایت فرا میخواند و یا أمور جدیدی را وارد دین کرده که در آن نیست و معجزاتی که خداوند با آنها مسیح دجال را یاری میکند؛ انکار مینماید و یا منکر عذاب قبر است. من پیش از این برهانهایی را که خداوند از آیات محکم و واضح و آشکار قرآن به من آموخته بود را برای دانایان بیان کردم؛ کسانی که به علتسختگیری در دعوتم برای رجوع به مرجعیت عظمای این دین عظیم یعنی قرآن عظیم -درموارد اختلافات در سنت نبوی-غرور آنان را به گناه نمیکشاند و استکبار نمیورزند. ای مردم؛ شاید برخی از شما مرا به خاطر سختگیریمسرزنش کنید؛ به شما میگویم اگر من از کافرانی که به قرآن عظیم ایمان ندارند؛ دعوت میکردم؛ در آن صورت با بهترین روش با آنان سخن گفته و با استفاده از حکمت و موعظه حسنه؛ آنان را دعوت میکردم، اما من با قومی سخن می گویم که به این قرآن عظیم ایمان دارند؛ ولی عده کثیری از آنها قرآن را پشت سر انداخته و به روایات نقل شده تکیه وبسنده میکنند؛ فرقی ندارد که حدیثشان بر خلاف آیات محکم و واضح قران باشد یا نه! این باعث خشم من میشود؛ چرا که باعث خشم پروردگارم میشود؛ باعث خشم حبیبممحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم میگرددکه از هر موجودی نزد من محبوبتر است. این بدان معنی نیست که من تنها به قرآن تکیه کرده و بسنده کرده و سنت محمد رسول الله را رها کنم؛ پناه برخدا که از کسانی باشم که میان خدا و رسولش فاصله میاندازند؛ بلکه من بیش از تمام علمای امت به کتاب خدا و سنترسولش صلّى الله عليه وآله وسلّم، پایبندم. اما ساده لوح نیستم که وقتی حدیثی از سنت آورده شود؛ به دنبال حقیقت آن در آیات محکم و واضح و بینه کتاب بگردم و اگر دیدم با آیاتی از آن مخالف است؛ کتاب قرآن را ببندم تا درمورد حدیثی که از افراد موثق(ثقات) به ما رسیده شک کنم! و به این ترتیب حدیث خدا را تکذیب کردهام: {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا (87)}[النساء]. {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا (122)}[النساء] صدق الله العظيم آه آه ای مسلمانان من می خواهم خدا شما را نجات دهد نه این که هلاکتان کند؛ من می خواهم دشمن شما هلاک شود، باور کنید که من مهدی منتظرم و خداوند شاهد و وکیل این سخن من است. ای کسانی که درعالم اینترنت هستید؛ شما را چه میشود که درمورد من به علما و مفتیانتان خبر نمیدهید تا برایتان فتوا داده و خبر مرا به مردم داده و اعلان کنند که ظهورم نزدیک شده است؟ یا برای شمایی که در اینترنت هستید؛ مشغول بودن به این امر عظیم؛ مهم نیست؛ بلکه سرگرم أمورمهمتری هستید و مغازله با دختران در اینترنت برایتان اهمیت بیشتری دارد؟ {إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا (117) لَّعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا(118)}صدق الله العظيم [النساء]. آیاحور الطین [حوریان خاکی] را به حورالعین ترجیح دادهاید؟ {إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ (14)}صدق الله العظيم [الانشقاق]. مادرتان به عزایتان بنشیند؛ ای مسلمانانی که در عالم اینترنت هستید؛ دنیایتان تمام و آخرت آمده و وقت حساب نزدیک شده است و شما غافلانه رومیگردانید. من به شما امر میکنم خطابههایمرا کپیکرده و به علمای مساجد و مفتیان کشورهای مختلف بدهید؛ آیا چنین میکنید؟ به خدا قسم که در روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند؛ مسؤولید؛ پس حق را پنهان نکنید در حالی که میدانید. خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمیکند. (انسان،) هر کار (نیکی) را انجام دهد، برای خود انجام داده؛ و هر کار (بدی) کند، به زیان خود کرده است. [اشاره به آیه کریمه سوره بقره: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ.(286)]. آیا این کار را کرده و مبلغان چیزی خواهید شد که در این وسیلهی جهانی پیدا کردهاید؛ وسیلهای که نعمت بزرگ خداوند است اگر بدانید؟نگذارید نعمت بزرگ خداوند عامل کیفر و فتنهتان شود؛ آیا جزای احسان؛ جز احسان است؟ آیا خداوند این علم را جز برای انتشار دینشان در عالم؛ به مردم عطا نموده است؟ اما شما جاهلانه از آن برای مصالح شیطان رجیم و دین طاغوت استفاده میکنید و این در برابر خدا به کارتان نخواهد آمد: مَثَلُ الَّذِينَ اتّخذوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ(41)}صدق الله العظيم [العنكبوت]. أخو الصالحين في الله ناصر محمد اليماني.
- 2 - الإمام ناصر محمد اليماني 30 - 03 - 1428 ه 18 - 04 - 2007 م 29 - فروردین - 1386 ه.ش. 08:32 مساءً «و قل ربّ اغفر وارحم واحكم بيننا بالحقّ وأنت خير الحاكمين». بسم الله الرحمن الرحيم، وبه نستعين على أمور الدنيا والدين، وسلامُ الله على عباده الصالحين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، وبعد. برادر انور آل محمد؛ گمان نمیکنم این پاسخ تو به من باشد، بلکه از کسی دیگر کمک گرفتهای؛ پس به او میگویم: گوش کن؛ باید بگویی چه حجتی دربرابر من داری؟آیا چون خداوند عذابش را برای شما نفرستاده و شاید با آن برای کافرانحجت آوردهشود؟ولی خطاب من به کافران نیست تا بعد بین من و آنها گفتگو انجام شود. بلکه من با مسلمانانی سخن میگویم که به خدا و به محمد رسول الله و قرآن عظیم ایمان دارند و با ایات پروردگارشان به آنها تذکر میدهم؛ و نگفتم جبریل این را برایم آورده است! بلکه خداوند فهم قرآن عظیم را به من الهام میکند؛ تو را به خدا: {أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلْآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51)}صدق الله العظيم [يونس]. شما ایمان آوردن به امر مرا با وقوع عذاب مرتبط کردهاید؛ همانا که این عقیده کافرانی است که به خدا ایمان ندارند و خود را از مکر خدا ایمن میشمارند. به خدا قسم تنها چیزی که شما را غمگین میکند این است که من میگویم مهدی منتظرم. پس اگر مهدی حق باشم؛ خداوند در یک شب مرا بر شما چیره خواهد کرد و میفهمی که من راست میگفتم و تو اشتباه میکردی؛ و اگرآن طور که تو مرا متهم میکنی؛ این ها تنها خزعبلات و توهمات و تخیلات باشند؛ خداوند تعالی میفرماید: {وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُدًا (51)}صدق الله العظيم [الكهف]. و پروردگار هیچ وقت مرا یاری نخواهد کرد؛ و بگو پروردگارا بیامرز و رحم نما و میان ما به حق حکم فرما که تو بهترین حکم کنندهای. من نمی خواهم خداوند احدی از مسلمانان و هیچ یک از مردم را هلاک نماید؛ مگر شیاطین جن و انس و امیداورم خداوند دعای شبانه روزی من درمورد آنان را استجابت نماید و آنها را مانند شجره خبیثه که روی زمین است و ریشهای ندارد، ازروی زمین براندازد؛ به خداوند قسم هدفم این نیست که خداوند بندگان را هلاک کند پس هدفی که در تمام طول عمرم برایش مبارزه کردم چه می شود بلکه این ( نجات بندگان ) پاداش و منتهای آرزوی من است. همانا که من با آیات الهی مسلمانان را میترسانم تا شاید امر مرا تصدیق کنند و به درگاه خدا دعا کنیم تا آن را با نشانههای بهتر جایگزین فرماید که او هر روز در شأن و کاریاست. ولی متأسفانه وقتی من با آیاتی آنها را میترسانم که به خاطر رحمت خدا بر بندگان قابل تبدیل و محو شدن است: {مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ}صدق الله العظيم [النساء:147]. آنها باور کردن مرا منوط به تصدیق الهی و عذاب شدنشان کردهاند؛ در این صورت فایده آن چیست؟ {قالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ (14) فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّىٰ جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ (15)}صدق الله العظيم [الأنبياء]. شما نمیدانید من وقتی درمورد عذاب خداوند به شما هشدار میدهم؛ در خلوت با پروردگارم چه میگویم .امورم را به خدا میسپارم که خداوند نسبت به بندگانش بصیر است و از خدا میخواهم من و شما را به راه درست هدایت فرماید. أخو الصالحين في الله ناصر محمد اليماني.
- 3 - الإمام ناصر محمد اليماني 30 - 03 - 1428 ه 18 - 04 - 2007 م 29 - فروردین - 1386 ه.ش. 08:33 مساءً اگر خداوند به قلب تو نظر کند و تو به دنبال حق باشی؛ برخداوند است که تو را به راه حق هدایت نماید.. بسم الله الرحمن الرحيم ( دنیا )هنوز تمام نشده ومهدی منتظرامام فراگیر و شامل باقی مانده است وولی اکثر شما از این امر آگاه نیستید؛ همانا که من یک نصیحت به شما دارم؛ به دنبال حق باشید و یک در ده شک کنید که شاید این یمانی که من او را تکذیب میکنم؛ به حق مهدی باشد. سپس در خطابههای من تدبر کنید؛ و اگر خدا ببیند در قلبت به دنبال راه حق میگردی؛ برخداوند است که تو را به راه حق هدایت فرماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)}صدق الله العظيم [العنكبوت]. قبل از این که بگویی: {أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (57)}[الزمر]، چون خداوند کسی را هدایت میفرماید که به دنبال هدایت شدن باشد؛ و برتوست که به دنبال حق بگردی و برخداوند است که تو را به سوی خود هدایت فرماید. خداوند تعالی میفرماید: {وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ (13)}صدق الله العظيم [الشورى]. ولی اگر خودت نخواهی؛ چطور خداوند تو را به سوی خود هدایت نماید؟ {أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ (28)}صدق الله العظيم [هود]. آیا گمان میکنید اگر مهدی ظاهر شده و بگوید من مهدی هستم؛ شما خواهید گفت راست میگویی؟ خیر بلکه او را تکذیب خواهید کرد. من از شما نمیخواهم ساده لوح بوده و هرکس گفت من مهدی هستم؛ او را باور کنید. بلکه بگویید:" باید ببینیم راست میگویی یا دروغ؛ اگر مهدی باشی؛حتما پروردگار عالمیان در علم کتاب خود- چه ظاهر و چه باطن آن- تو را داناترین مردم قرار خواهد داد و هیچ کس نیست که از قرآن با تو مجادله کند؛ مگر این که با حجت بالغ و کامل از قرآن عظیم بر او غلبه کنی و هیچ کس نتواند تأویلی بهتر و درستتر ازتأویل تو ازقرآن بیاورد.اگر چنین بودی؛ میفهمیم که خداوند تو را از نظر علمی بر علمای امت فزونی و برتری بخشیده است؛ چون ما منتظرنیستیم بعد از تفرقه و تشتتی که گرفتار آن شدهایم؛ نبی یا رسولی برای هدایتمان بیاید؛ بلکه در انتظار مردی صالح هستیم که کتاب خدا را به ما بیاموزد و در مواردی که علمای دین دچاراختلاف شده و دین را فرقه فرقه و پراکنده کرده و هریک به داشته خود شادند؛ میان انها حکم نماید. أخو الصالحين في الله ناصر محمد اليماني.
- 4 - الإمام ناصر محمد اليماني 30 - 03 - 1428 ه 18 - 04 - 2007 م 29 - فروردین - 1386 ه.ش. 08:35 مساءً رسول الله صلّى الله عليه وسلم امت خود را برحذر داشته و فرمود : [منسمّاه فقد كفر] [ هرکس -قبل ظهور او- نامی برایش قایل شود نسبت به او کافر خواهد شد] بسم الله الرحمن الرحيم، وسلام الله على أبو هادي وعلى جميع المسلمين في العالمين، ثم أمّا بعد. برادر گرامی؛ من نه مهدیای هستم که شیعیان در انتظار خروج او از سرداب سامراء هستند و محمد بن الحسن عسکری میخوانندش و نه مهدیای که اهل سنت منتظر او هستند و او را محمد بن عبدالله مینامند؛ خداوند برای این اسامی برهانی نازل نفرموده است؛ برخی از پیشوایان این دو طائفه یعنی شیعیان و اهل سنت؛ برخلاف امر محمد رسول اللهعملکردند که انها را از این که مهدی منتظررا با نامی غیر از "مهدی منتظر" بخوانند نهی نموده بود. تا زمان ظهورش فرا برسد و آن گاه نامش را بدانند؛ رسول الله صلّى الله عليه وسلم فرمودند: [ من سمّاه فقد كفر ]. و معنی حدیث این است که محمد رسول الله بر طبق فرمان خداوند نام او را به احدی نگفتند و به مسلمانان فرمان دادند از گذاشتن نامی جزاسم صفتش "مهدی منتظر" حذر کنند و رسول الله صلّى الله عليه وسلم امت خود را برحذر داشته است: [من سمّاه فقد كفر] یعنی کسی که نامی -جز فرمان رسول خدا- برای او بگذارد؛ اولین کسی خواهد بودکه در زمان ظهور نسبت به امر او کافر خواهد شد؛ چون مهدیای آمده است که نامش غیر از نامی است که بر اساس عقاید پدران اولین به آنها رسیده است؛ هرچقدر هم برای او اسم درست کنند؛ نمی توانند به طور تصادفی به نام حق او که پدرش بر اساس تقدیرالهی بر روی او گذاشته است " ناصر " برسند و همینطور نام پدرش بر حسب تقدیر الهی "محمد" است. این هم از آن روست که نام محمد رسول الله با نام پدر مهدی منتظردر نام حقیقی او همراهی داشته باشد.تا اسم حامل امر و شأن او در میان عالمیان باشد. برای همین رسول الله نفرمودند:[ اسمه اسمي ]. [اسم او اسم من است]؛ این حدیث دروغ است؛ بلکه حدیث حق این است:[ يواطئ اسمه اسمي ].[اسم او همراه اسم من است] من ازاهل سنت نیستم که قرآن را پشت سرم بیندازم و بگویم: سنت رسول الله مرا بس است ولو این که به کل مخالف این قرآن باشد. از شیعیان هم نیستم؛ از کسانی که قرآن را پشت سرانداخته و همانند اهل سنت هستند؛آنها به روایات عترت واهل سنت به احادیث صحابه-به صورت عام- پایبندند؛ صحابهی رسول الله که برخی از دل و جان با اوبودند و برخی به نفاق روکرده و نزد ایشان أمور را به گونهی دیگر نشان میدادند. و نزد اهل سنت همهی آنان از ثقات(مورد اعتماد) به شمار میروند. ای مردم! آن گونه که شایسته خداوند است از او بترسید؛ حدیث خداوند درستترین و راستترین حدیث است: {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا (87)}[النساء]. {وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا (122)}[النساء] صدق الله العظيم. قرآن عظیم مرجع بزرگ این دین حنیف است و کسانی که اولی الأمر هستند؛ حکم حق را از قرآن عظیم استنباط میکنند؛ آن طور که اهل سنت عقیده دارند؛اولی الأمر کسانی مانند حسنی مبارک یا معمر قذافی و امثال آنها نیستند، بلکه آنان کسانی هستند که طبق فرمان خداوند تعالی در این آیه باید بعد از خدا ورسولش؛ از امر آنان اطاعت شود: {أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ}صدق الله العظيم [النساء:59]. آنها کسانی هستند که خداوند تعالی درموردشان میفرماید: {الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمنكر}صدق الله العظيم [الحج:41]. آنها کسانی هستند که خداوند فرمان داده تا بعد از خدا و رسولش در هر زمان و مکانی که باشد، از ایشان اطاعت کنید؛ شما را چه میشود چگونه حکم میکنید؟ چگونه ممکن است خداوند به مسلمانان امر نماید از کسی اطاعت کنند که بر اساس -فرامین- نازل شده خدا حکم نمیکند و امر به معروف و نهی از منکر نمینماید؟! بلکه کارش امر به منکر و نهی از معروف است؛ آیا خدا به شما امر نموده از اینان اطاعت کنید؟! ای اهل سنت! اگر راست میگویید آیا برهانی از قرآن عظیم نزدتان است، پس برایم بیاورید. ای مسلمانان؛ ممکن است برخی از احکام من موافق حکم یکی از فرقههای شما باشد و جاهلان گمان کنند من به آن فرقه تعلق دارم؛ مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ مگر من از روایات مذاهب شما سخن میگویم؟ من از قرآن عظیم با شما صحبت میکنم و اگر کسی دید همان حکمی که من کردهام نزد اوست؛ در آن مسئله حق با اوست و اگر حکم او مخالف حکم من بود؛ در آن مسئله در اشتباه است. همانا که خداوند مرا حَکَم شما قرار داده تا در موارد اختلاف به حق میان شما حکم کنم؛ شایسته نیست من سرخود و از پیش خودم حکم بدهم؛ که در این صورت هیچ چیز در برابر خدا به کارم نخواهد آمد. اگر حق تابع امیال و خواستههای آنان شود؛ آسمانها و زمین به فساد کشیده میشوند؛ وبه خاطر فتوای اهل سنت در هر زمانی در برابر ظلم و طغیان؛ انقلابی صورت نمی گرفت ؛ فتوای اهل سنت این است که خروج از اطاعت حاکم کفر است. نکته این است که من در برخی احکام؛ با اهل سنت موافق و با احکام دیگر آنها مخالفم و به همین ترتیب با برخی از احکام شیعیان موافق و با احکام دیگرشان که خداوند برهانی برای آنها نازل نفرموده مخالفم؛ همین طور همه فرقهها و مذاهب اسلامی؛ من به هیچ یک از مذاهب آنها وابستگی و تمایل نداشته و ابداً نسبت به آنها تعصب نداشته و طرفدارشان نیستم؛ بلکه در موارد اختلافات دینی؛ به اذن خداوند به حق میان آنان حکم میکنم و پراکندگیشان را برطرف کرده و صفوفشان را متحد میسازم و بین قلبهایشان الفت برقرار مینمایم. خداوند با من دین آنها را چیره ساخته وایشان را وارثان زمین قرار میدهد و بعد از خوف و ترس به امنیت میرساند. ای مردم؛ من از روی ظن و گمان به شما نمیگویم مهدی منتظرم؛ ظن کسی را از حق بینیاز نمیکند؛ بلکه این خداوند است که بارها و بارها از طریق محمد رسول الله - صلّى الله عليه وسلم - در رؤیا این فتوا را به من دادهاست؛ اما رؤیا مختص صاحب آن است و سزاوار نیست که بر اساس آن حکم شرعی داده شود ؛ که در این صورت زمین به خاطر رؤیاها به فساد کشیده میشود. رؤیای صالحه وحی خداوند است که تنها به صاحب ان تعلق دارد :و كفى بالمرء أن يوعظ في منامه و برای فرد کافی است که در خواب موعظه شود ( حدیث پیامبر ) همچنین رسول الله - صلّى الله عليه وسلم – در مورد صدام حسین نیز به من خبر داد که او سفیانی است و خیری در صدام نیست و معنی گفته ایشان "انتهی" این است که کار او تمام است او بعد از این دیگر قدرتی نخواهد داشت و امریکا به اسلام خدمت مهم(بزرگی) کرد گرچه آنها میخواهند نور خدا را خاموش سازند و مکرها میاندیشند؛ ولی این مکرها بدون این که درک کنند به خودشان بازمیگردد. اگر صدام میماند؛ اولین کسی بود که با مهدی منتظر میجنگید و با لشکر انبوهش ( برای جنگ مهدی منتظر ) به سوی رکن یمانی لشکرکشی میکرد چون صدام گمان میکرد خودش مهدی منتظر است . اما او از اهل بیت نیست؛ او از قریش و از ذریه معاویة ابن ابوسفیان است و برای همین سفیانی نامیده میشود. اما ناصر محمد یمانی از آل بیت رسول الله- صلّى الله عليه وآله وسلّم - و از ذریه علي ابن أبي طالب است و نسل من به فاطمه دختر محمد میرسد؛ فقط این که تولد من قبل از زمان مقدر رخ نداده است؛ وسبحان الله العظيم! و فرمان خدا زمان مقدر شده خود را دارد؛ و سزاوار نیست که مادرم مرا قبل از زمان مقدر و معلوم وحتمی؛ به دنیا آورد. اگر یکی از برادران شیعه سرداب سامرا را باز کند چیزی جزلانه خفاشان پیدا نمیکند و اگر اصحاب کهف یا عیسی بن مریم را برایم مثال بیاورند؛ اینها مردمانی بودند که قبل از زمان مقدر و دوران خودشان به دنیا نیامده بودند؛ آنها در زمان مقدر شده آمدند و خداوند ( بازگشت ) آنها را به تأخیر انداخت، تا نشانه شگفت انگیز خدا باشند از میان خود مردم.و هم چنین خداوند آنان را از انصار من قرار داده و من از مکان آنها باخبرم. جاهلان گمان میکنند خداوند جسد پسر مریم رانزد خود بالا برده است؛ در حالی که روح پسر مریم بالا رفته و سپس به ملایکه امر نمود تا جسد او را با آب تطهیرکنند و برای همین خداوند از فوت؛ بالا بردن و تطهیر سخن گفته است. همانا که او فوت کرده و روحش فقط نزد خدا رفته است و اما این فرموده :{وَمُطَهِّرُكَ} [آل عمران:55]، این تطهیر مربوط به جسد فرزند مریم بعد از فوت است. درمورد اصحاب کهف و رقیمجز به صورت ظاهر جدال مكنید و در مورد آنها از هيچ كس جويا مشوید[اشاره به آیه کریمه سوره الکهف: .فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا(22)] خداوند مسیح عیسی بن مریم حق و هم چنین مسیح عیسی باطل را که کذاب است و پسر مریم نیست و به خاطر کذاب بودنش به او مسیح کذاب گفته میشود؛در برابر شما ظاهر خواهد کرد. و چگونه مسیح حق را از مسیح باطل تشخیص میدهید؟ و اما مسیح حق؛ عیسی پسر مریم علیه الصلاة و السلام؛ در میانسالی همان کلامی را به شما خواهد گفت که در زمانی که کودکی درگهواره بود به مردمش فرمود: {إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ}[مريم:30]. و الأن هم خواهد گفت: {إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ}[مريم:30] صدق الله العظيم. اما مسیح کذاب خواهد گفت که مسیح عیسی بن مریم است و خدا و پروردگار عالمیان است! این مسیح کذاب است نه پسر مریم؛ شایسته پسر مریم نیست که بگوید مرا به جای خداوند به خدایی بگیرید! دشمن خدا دروغ میگوید؛ او مسیح عیسی بن مریم نیست؛ بلکه کذاب است وبرای همین مسیح کذاب نامیده میشود؛ او خود شیطان رجیم است و صفات او را دارد؛ پس شیطان شما را به فتنه نیندازد؛ همان طور که پدر و مادر شما را از از بهشت بیرون کرد؛ یا مگر شما گمان میکنید مسیح کذاب میاید و خواهد گف: من مسیح کذابم؟؛ بلکه او میخواهد از عقیده مسیحیان(نصاری) استفاده کرده و بگوید: من مسیح عیسی بن مریم و خدا و پروردگار عالمیان هستم. و این مکر شیاطین جن و شاطین انس از قوم یهود است تا مسلمانان و مسیحیان را از راه راست به گمراهی بکشند؛ مسیحیان گمراه شدهاند و آن چه که باقی مانده، گمراه کردن مسلمانان است وسعی خواهند کرد تا اگر بتوانند آنان را از دینشان بازگردانند و به اذن خدا نمیتوانند؛ آنها از راه احادیث دروغ آنان را گمراه میکنند و اگر علمای امت باب گفتگو با من را باز کنند این احادیث باطل را از نابود خواهیم کرد؛ اگر هنوز از امر من خبر نداشته باشند؛ ولی اگر مرا باور کردهاند؛ بر آنان است که بشارت مرا به مسلمانان بدهند. اما میبینم همچنان در مورد من سردرگم هستند و در شک و تردید به سر می برند. شاید به همین وضع ادامه دهند تا خورشید از مغربش طلوع کند و یا خداوند قبل از آن کاری بکند؛ که أمور به خداوند باز میگردند. {كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (29)}صدق الله العظيم [الرحمن]. که خداوند هرچه را که بخواهد محو و هرچه را که بخواهد ثبت میکند.خداوند تعالی میفرماید: {مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الأرض وَلا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}صدق الله العظيم [الحديد:22]. أخو الصالحين في الله ناصر محمد اليماني.